۱۳۸۰ دی ۴, سه‌شنبه

تور در آب بياندازيم و بگيريم طراوت را از آب

در تابستان از آتش گريزانيم ، ولي در زمستان به همين آتش بسيار محتاجيم. از اين اصل چگونه ميشود استفاده كرد؟ در بسياري از روابط اجتماعي اين اصل صادق است. هرگز دوستان خود را فراموش نكنيم اما بفكر دوستان تازه هم باشيم. آغوشي باز براي پذيرش ديگران داشته باشيم. اينطور كه من فهميدم، تمام آدمها محتاج محبت هستند زيرا به اندازه ي كافي از خانواده ي خود آنرا بدست نمي آورند. اگر به آنها محبت كنيم، با ما برخوردهاي محبت آميز خواهند داشت.

اين را بدانيم كه ما انسان كوچولويي نيستيم كه آرزوهاي بزرگ داريم و با تلاش به آنها ميتوانيم برسيم، بلكه « ما ز بالاييم». ما از بالاي آرزوهايمان اومديم اينجا و اين پايينها دنبال چيزي ميگرديم تا با خود به بالا ببريم. ما مثل آدمي هستيم كه ميره تو زيرزمين يه چيزي بياره، چون اون بالا يه دسته گل به آب داده! ما همه و بدون هيچ استثنايي از بهشت اومديم اينجا. بابا چرا حاليمون نيس كه ما قبلا تو بهشت كلي حال كرديم و الان بخاطر همينه كه از بوي خوب لذت ميبريم و از ديدن دريا و رودخونه ها كلي عشق ميكنيم و با موسيقي و هارموني توش اينقدر نزديكيم. باخ تم هاش رو از خودش كه نساخته. چه دليلي داره كه من در قرن 21 از موسيقي باخ تو فلان قرن لذت ببرم؟ پس من و او بدون اينكه همديگه رو ديده باشيم، از يك جا اومديم و من با موسيقي او نسبتي از سابق دارم. چرا من سر از خاك بيرون بيارم و از موزارت خوشم بياد؟ حتما با اين هارموني قبلا تو باعي بودم و سي ديش رو داشتم!

نيومديم اينجا كه تخمه بشكنيم و ول بگرديم. مثل اينكه يكي از تو خونه بره تو زيرزمين براي تخمه شكستن. خب بابا همون بالا ميشكستي! ما يه چيزي گم كرديم كه فرستادنمون اينجا تا بياريمش. بقول هلن كلر: من كور و كر به اين دنيا اومدم تا بينا و شنوا از اينجا بروم.

دنبال آرزوهامون بريم. تور در آب بياندازيم و بگيريم طراوت را از آب و هي نگيم نميذارن! ديگران در مقابل سعي ما در جهت آرزوهايمان كاري بجز تسليم شدن نمي توانند انجام بدهند. به اين ديگران كه كمك حال ما هستن، احترام بذاريم. همه چيز رو بشكل كمك ببينيم. بقول پائولو كوئيلو: همه چيز يك نشانه براي آرزوي توست.



دوستتون دارم..............محمد