۱۳۸۰ آذر ۲۵, یکشنبه

ببخشيد اينجا زمينه ؟

ما روح گرسنه اي داريم كه هميشه با ما هست. اين بدن ما هميشه روح گرسنه ي ما رو اينور اونور ميبره . گرسنگي بزرگترين گنج ماست. در كتابهاي عرفاني همه جا از فقر به عنوان يك مقام بلند روحاني ياد ميشه. البته منظور از اين فقر گدايي و بو گندو بون نيس. منظور همين گرسنگي روحيست كه روانشناسان هم به اون اعتقاد دارن و به قول ديويد برنز: گرسنه باشيد و خودتان را گرسنه نگه داريد. بخش كمي از اين گرسنگي حالت مادي داره. منظور اكثر اين گفته ها گرسنگي روحي براي داشتن يك فرصت بهتر است. گرسنگي سيري ناپذير سالم. به قول انشتين : روح كنجكاو من از هر گنجي ثروتمند تر است.

براي سير كردن هر راهي كه بگي وجود داره. از پفك تا كله پاچه! تو اين دنيا ميشه به هر جور غذايي عادت كرد. يه رفيق داشتم كه از ماهي متنفر بود. دو سال پيش رفت بنگلادش و بهم نامه ميده و ديگه الان يك كله ماهي خور درست و حسابي شده. تازه جديدا بهم نوشته بود كه بهترين غذاي دنيا ماهي آزاد آب پزه !! يا تو فيلم پاپيون يارو به خوردن حشرات تو تبعيد عادت كرده بود.

خلاصه بگم كه روح ما خدا نكنه به آشغال خوري بيفته. آدمايي كه بجاي غذاي مقوي به روحشون تخمه ميدن بخوره هميشه فكر ميكنن كه ميل گرسنگي در آنها نيست يعني يه جورايي اونا كم دارن و هميشه حسرت اونهايي رو ميخورن كه با انرژي دارن به هدفهاشون يكي بعد از ديگري ميرسن. اين تخمه خورهاي آماتور( يا حرفه اي- بستگي به سنشون داره-) هميشه از نرسيدن به آرزوهاشون مي نالن اما مشكل از اون تخمه هه است. بقول مولانا علت عدم تحرك بعضي آدمها بخاطر سير كردن روح با پستيها ست.

پس ز بي جوعيست و ز تخمه ي مدام ...... اين ملالت ني ز تكرار كلام

بگذاريم كمي گرسنه شويم. يه كمي آرزو بكنيم. بخدا گناه نداره. اونم همينجوري واسه دستگرمي و هر وقت بيكار شديم....نه. يه كمي جدي آرزو بكنيم. يعني روي آرزوهامون گير بديم.

خوشبختانه هيچ كس نميتونه خوشبختي رو براي ما تعريف كنه. خوشبختي براي فرد فرد آدمها تعريف ميشه. بياين يه ذره كارها رو آسانتر بگيريم. كمي دنيا رو كوچولوتر ايني كه فكر ميكنيم بدونيم. بخدا دنيا به اين گل و گشادي كه ميگن نيست. همه چي حساب كتاب داره. بخدا ما تو اين دنيا يه ذره ي كوچولو نيستسم كه خدا محل سگ هم بهمون نذاره. خدا خودش ميگه : ما انسان را خلق كرديم تا هر چي تو آسمون و هر چي تو زمينه رو به تسخير او در آوريم. (و سخرنا لهم السموات وما في الارض ).اونوقت آدم ميره تو كوچه خيابون و عده اي رو ميبينه كه هميشه خيلي پرتن! يارو داره سگدو ميزنه. اون يكي داره با ساعت و ماشين نوش پز ميده.و ...

اگه درست نگاه كنيم همه ي اطراف ما پر از هيجان و شوره. خوشبختانه هميشه اختيار احساسات خودمون رو داريم. (ميگيد نه آب زيادي بخورين و بريد تو اتوبوس بين شهري بشينيد و ببينيد كه ساعتها ميتونين احساست خودتون رو كنترل كنين.!) مي تونيم موفق بشيم و به تك تك آرزوهامون برسيم. ميتونيم هم نرسيم. من فكر ميكنم درد اصلي عده ي زيادي از آدمهاي اطرافمان اينه كه دقيقا نميدونن چي ميخوان. به قول آنتوني رابينز: من در اطرافم هيچ انسان تنبلي نميبينم. هر كي هست اهداف ضعيفي تو سرش داره. اين درسته و آدمهاي اطراف ما هدفهاشون رو ميخوان ولي نمي خوان.

يه نكته هم در همين اول كار مهمه. اينكه آدم فكر كنه نمي ذارن به هدفش برسه يه طرز فكريه كه از آمپول هوا زودتر ميكشه. ما كه هر چي آدم موفق ميبينيم از وسط همين كره بلند شده.

اگه فكر ميكنين كه بايد همه ي شرايط براتون مهيا باشه تا بتوننين به آرزوهاتو برسين بايد بهتون بگم كه : داداش سياره رو اشتباه اومدي. اينجا زمينه !





دوستتون دارم.......................................محمد