۱۳۸۴ مهر ۸, جمعه

چهارمين پادکست شفا (طلب)

چهارمين پادکست ِ شفا (راديو کوچک شفا). فايل را دانلود کنيد و بشنويد. نظرتان برايم مهم است. حتما نظر بدهيد. در وقت سختي اين فايل را بشنويم.

----

دست از سر ِ ِ «طلب» بر نمي دارم. تا اينکه کامم رو برآورده کنه. عين ِ کنه بهش چسبيدم! ولش نمي کنم. يا بالاخره به تک تک ِ آرزوهام ميرسم يا اينکه جونم درمياد ديگه! از اين که بالاتر نيس که!

دست از طلب ندارم؛ تا کام ِ من بر آيد
يا جان رسد به جانان؛ يا جان ز تن بر آيد!!
(حافظ)

تازه وقتي مردم هم هنوز داغم! ميگي نه؟! بيا نبش قبرم کن و ببين که داره از کفنم دود بلند ميشه! دست هم بهم بزني ميسوزي. اين خاکستر ِ همين شوقيه که الان براي رسيدن به آرزوهام دارم.

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
(حافظ)

اينقدر مشتاقم!! هيچي نمي تونه ديگه تو ذوقم بزنه! ديگه بسه. هرچي تا الان هيچي به مغز ِ مايوسم نگفتم هي پر رو تر شده و هي فکرهاي نوميد کننده تر ساخته برام و تحويلم ميده. ديگه گندشو در آورده!! جرات داري يه بار ديگه برام فکر نوميد کننده بساز!

"به آنچه اميدى به آن ندارى اميدوارتر باش تا آنچه به آن اميدوارى. همانا برادرم موسى به‏سوى آتش رفت، اما خداوند با او سخن گفت." (پيامبر اكرم - كنزالعمال)

... محمد
_____________

+ مطلب جالبي از يک منجم حرفه اي "اما من هم بی‌کار ننشستم ..."