۱۳۸۴ مهر ۱۶, شنبه

عشق زمینی و عشق الهی

در عشق الهی ما خود را جزئی از کل می بینم و در خدمت به هستی
در عشق زمینی ما خود را وابسته به خود می بینیم و در جنگ با هستی
در عشق الهی ما خود را رها میکنیم و به آرامش میرسیم
در عشق زمینی ما خود را اسیر میکنیم و همواره در تقلا خواهیم بود
در عشق الهی ما يقين داریم که به وصال خواهیم رسید
در عشق زمینی ما تردید داریم از وصل یا مضطربیم از وقوع جدایی
عشق الهی جاودانه است و عشق زمینی گذرا و ناپایدار
به بسیاری از مردم چنین گفته میشود که عشق همه چیز را در زندگی برایشان تامین خواهد کرد که به طور محض حقیقت ندارد. اگرچه چنین روالی یک خط مشی خوب در زندگی است اما خیلی عملی نیست. نمی گویم که یک شخص باید روند عدم اعتماد و نفرت را در زندگی خود برگزیند اما فکر میکنم باید این را قبول کنیم که عشق یک راه مطلق در زندگی نیست. عدم وابستگی تنها راه و رمز زندگی در کیهان فیزیکی میباشد
اتفاقي در زندگي من باعث شد تا خوبتر از هميشه سخن بالا را دریابم و به اين باور برسم. بله وابستگي موجب اضطراب و عدم آرامش ميشه. احساسات و عواطف رو به تلاطم می اندازد و نیروی عقل رو زایل میکند. شما را از تعادل خارج میکند. شما رو اسیر میکنه و در نهایت شما رو از یاد خدا دور میکند. آره این جوری میشه که عشق به راحتی به خشم و ناراحتی يا حتي نفرت تبدیل میشه. حالا این عشق میتونه بین مادر و فرزند باشه، بین انسان و مال و مقام دنیوی باشه بين رهرو و آيينش باشه یا حتي بین يك زن و مرد
دوستان خوب و مهربان بايد دوست بداريم ولی بی هیچ وابستگی
بايد به همه موجودات هستی عشق بورزيم به هيچ توقع
بله این همان مفهوم عشق الهی است که هرگز زوال نمیپذیرد، اسارت و وابستگي نمی آفریند، بلکه دائما بر شدت شعله های آن افزوده میشود و شما را به سمت تکامل شتابی عظیم می بخشد
این همان گام برداشتن در مسیر خداگونه شدن است، مثل او شدن است
اما با همه این اوصاف من باور دارم که عشاق الهی می توانند عشق زمینی را الهی تجربه کنند
در جستجوی عشق الهی باشید
هادی