۱۳۸۴ دی ۱۷, شنبه

وصيت نامه ي افلاطون

معبود ِ خويش را بشناس
و حق ِ او را نگه دار،

و هميشه در حال ِ آموزش دادن و آموزش گرفتن باش،
و توجه بر طلب ِ علم را مقدم دار.

و بدان كه انتقام ِ خدا از بنده،
به سُخـط (خشم ِ بي رحمانه) و عـِتاب (بي حرمتي و سرزنش) نبـُوَد،
بلكه به تقويم (متحول كردن) و تأديب (ادب كردن از فرط ِ عشق) باشد.

و بر آسايش و خواب اقدام مكن،
مگر بعد از آنكه محاسبه ي نفس در سه چيز را
به تقديم رسانيده باشي

(شبها نخواب مگر اينكه در سه چيز تغييراتي ايجاد كرده باشي):

اول آنكه تأمل كني تا در آن روز هيچ خطا از تو واقع شده است يا نه،

دوم آنكه تأمل كني تا هيچ خير اكتساب كرده اي يا نه،

سوم آنكه هيچ عمل به تقصير فوت كرده اي (كوتاهي كرده اي در عمل به نداي درونت) يا نه.


و ياد كن كه چه بوده اي در اصل،
و چه خواهي شد بعد از مرگ،

و «هيچكس» را ايذا (رنجور) مكن،
كه كارهاي عالم در معرض ِ تغير و زوال است.

و «بدبخت» آن كس بُوَد كه از تذكر ِ عاقبت غافل بُوَد و از زَلـَت (لغزش) باز نـَه ايستد. (اين تعريف ِ بسيار علمي و دقيقي از معناي بدبخت است و فوق العاده اهميت دارد. پس بدبخت كسيست كه با وجوديكه به او تذكرات ِ مهمي داده مي شود، دست از تكرار ِ چيزي كه مي داند خطاست بر نمي دارد. جالب اين است كه كسي كه مي لغزد مي داند كه دارد مي لغزد.)

سرمايه ي خود را از چيزهايي كه از ذات ِ تو خارج بُوَد مساز.

مترجم: خواجه نصيرالدين طوسي


Source
... محمد