۱۳۸۴ دی ۳۰, جمعه

پروردگارا، ‌در شعورم باش.

پروردگارا، ‌در شعورم باش. از توي قران بيا بيرون. خودت را توي زندان ِ کاغذي نجات بده. خودت رو از توي دعاهايي که براي باز کردن ِ بخت مي نويسن نحات بده. از توي قسمهاي مردم بيرون بکش. نذار مسلمون ها با اسمت سر ِ هم رو کلاه بذارن. امضاي منجي ات را پاک کن. بيا بيرون و ببين چقدر مومن هايت کم شعور شده اند. زماني بود که محمد (ص) فرياد مي زد جوهري که دانشمند براي پرينت کردن مقالات علمي بکار مي بره از خون شهيد «مقدس تر» است. (مُرکب ِِ اهل علم از خون شهيد مقدستر است.) اينو گفت که اسلام نره به سمت ِ خشونت. بره به سمت َ دانايي. ديني که از دانايي نمي ترسه! هرچه داناتر؛ مومن تر.

حالا مسلمانها اونقدر منحرف شدن که به نظرم منجي مي خوايم. بايد بياد که همه رو من جمله مسلمون ها رو از خرافه «پرستي» نجات بده. شديم عين دوران جاهليت. آدم باور نمي کنه وقتي مي بينه که الان خون شهيد از مرکب ِ اهل علم مقدستر شده. ۱۸۰ درجه حرف پيامبر رو عوض کرديم. هرکاري دلمون بخواد با حرفهاي او و با قران مي کنيم. اونوقت پز ميديم به دين هاي ديگه که ببينين دين ِ ما تحريف نشده!!!

... محمد
منبع ِ عکس