۱۳۸۳ آذر ۱۰, سه‌شنبه

contact

فيلم تماس،پنجشنبه از سينما يک پخش شد.با بازي جودي فاستر،در نقش يک دانشمند و فيزيکدان که روياي ارتباط وتماس با موجودات فرا زميني داشت.در طول فيلم هر وقت در مورد رويا وهدفش صحبت ميکرد چشمانش از اشتياق مي درخشيد.بالا خره با سماجت وپشتکار ومهمتر از همه ايمان به هدفش، تونست پيامي در يافت کنه و سفري به سوي ناشناخته ها تدارک ديده شد واو کانديد براي اين سفر.در قسمتي از فيلم مي گه:هميشه از بچگي دنبال جواب اين سوال بودم که ما کي هستيم واز کجا ميام وقراه چه سرنوشتي داشته باشيم.و فکر ميکنم اگرحتي اين سفر به مرگ من منجر بشه .ارزش پي بردن به اين سوالات رو داره. جالب اينجاست زماني که ازش مي پرسند ايا ادم مذهبي هست يا نه و ايا به خدا ايمان داره؟جواب صريحي نميده وميگه من يک دانشمند هستم وبا مسائل ،علمي بر خورد ميکنم ولي به هر حال يک نيروي برتر وجود داره.در اون لحظه مورد انتقاد واقع ميشه و .....در اخر فيلم که تماس حاصل ميشه(باجلوه هاي ويژه بي نظير در فيلم) و ديگران حرفشو باور نميکنند.اين طور ميگه:من به عنوان يک دانشمند حرفمو نمي تونم ثابت کنم.ولي اي کاش همه با من در اونجا بودند واون عظمت رو احساس ميکردند.عظمتي که ما در برابرش خُرد وناچيز بودن خودمون رو احساس مي کنيم بدون اينکه احساس حقارت کنيم.و در صحنه پاياني فيلم او رو مي بينيم که رو به افق نشسته ارام تر از هميشه وبا چشماني درخشان تروموجي از شور واشتياق........او درکي از هستي پيدا کرده متفاوت از ديگران.
من فکر ميکنم در دنياي واقعي هم ميشه به اين احساس ودرک رسيديعني نيروي ايزدي اين ظرفيت رو در روح ما قرار داده براي نزديک شدن ما به او ،ولحظه شماري ميکنه که بندگانش به اين عظمت برسند.شايد اين طور در ذهن ما جا افتاده که نزديک شدن به نيروي ايزدي ترسناکه و ارامش رو از ما مي گيره،بايد قيده همه چيز رو زد!!!

ولي اين همه چيز چيه؟دوستدارم مدام بَرام ياداوري بشه که من مال اين دنيا نيستم من از جايي اومدم اون بالا،من بايد به اين دنيا از بالا نگاه کنم اين چيزايي که دور و برم هست به من تعلق نداره من هم به اونا تعلق ندارم.يک عظمت بي انتها که مارو خيلي خيلي دوست داره منتظر تماس ماست.ميگه بياين اين سفر رو شروع کنيد .يالا بجنبيد .
هميشه مشتاق باشيم به عشق او

مرجان

--------------------------
Join us in the community of Shefa in Orkut!
--------------------------