۱۳۸۵ تیر ۲۹, پنجشنبه
عمر نو نو می رسد
حافظ به گل که نگاه می کنه، فقط گل نمی بینه. اگه گفتین چه چیز ِ دیدنی ِ دیگه ای می بینه و اون رو نسبت به جایی که گل هست کجا می بینه؟
هر زمان نو می شود دنيا و ما،
بی خبر از نو شــدن، اندر بقا.
عمر، همچون جوی، نو نو می رسد
مستمری می نمايد در جسد.
پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی ست،
مصطفی فرمود دنيا ساعتی ست.
... محمد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظر:
ارسال یک نظر