۱۳۸۶ اسفند ۲۰, دوشنبه

نامه ای از یک خواننده

به نام دوست که هرچه دارم ازاوست

به نام خداوندی که بوی خوشش عالم رو پر کرده و به نظر من حیف است که آدم بازدم داشته باشه فقط دم داشته باش و فقط از او دم بزن


حرام گشت از این پس فغان و غمخواری .......

آخر کجایی در میان این سوداها و خیالات باطل بیا بیا که چو ما دگر نیابی یاری


خدمت همه ی دوستان آيينه جو که در آستانه ی آيينه خو شدن هستن سلام می کنم و درود می فرستم


آيينه آهن برای لون هاست
آيينه سیمای جان سنگین بهاست

آیینه جان نیست الا روی یار
روی آن ياری که باشد زان دیار


پیشاپیش این عید نازنین خودمون را به يکايک عزیزان تبریک عرض می کنم

رضا متین وفا هستم که با سایت شفا در واقع با نور با دوستان نازنین که طالب خوبی و دانایی و زیبایی هستن در شب آرزوها سال 86 از نظر بقیه بصورت اتفاقی آشنا شدم .

به نظر من مطالبی که در شفا یا بصورت کلی بگم مطالبی که در این مقال گفته یا نوشته می شود حکم دو دست قاری قرآنی را دارد که ما بین چشم و گوش خود قرار می دهد این کار چند معنی دارد یکی از اون معانی این است که این قاری اول جملات و حرف ها را پیش روی خود قرار می دهد و بعد به گوش دیگران می رساند نویسندگان شفا هم همین کار را می کنند وقتی پادکستی درست می کنند وقتی مطلبی در مورد پرواز در وصف خوبی در نشان دادن زیبایی می نویسند اول دارند خود را مستحکم می کنند و بعد صلا می زنند و بقیه را هم دعوت می کنند.

خیلی دوست دارم مطلب در شفا بنویسم پادکستی درست کنم و......اما فعلا می خواهم بشنوم و از طرفی دیگه کنکور سال 87 را در پیش دارم ؛ بعد..


برای عید نوروز یک ويژه نامه ای را در نظر گرفتم و با محمد عزیزم صحبت کردم که در این ويژه نامه علاوه بر يک سری مطالب کوتاه ، گلچینی از تمامی درسنامه های نویسندگان شفادرست کنم نوشته ها از اول تا کنون و تا 2-3 روزی مانده به عید انشاالله به دست عزیزان برسانم


و يک خواهشی داشتم از تمامی نویسندگان می خواهم هر مطلب می توانند در مورد عید باشد یا تبریک یا شعر (هر مطلبی که برای عید بروی سایت می خواهید پست کنید) یا..... به من بفرستند (ایمیل در پایان نامه) که آن مطالب را هم در این ويژه نامه قرار بدم

بیشتر حرف ها رو می گذارم برای ويژه نامه عید 87 و آرزوی سلامتی و موفقیت و شادی را دارم.


RezaMatinvafa@Gmail.com