۱۳۹۱ مرداد ۲۴, سه‌شنبه

كمك


پست یکی از بچه ها در گوگل پلاس:

"به عنوان کسی که چهار ماه در کارهای امدادی زلزله‌ی رودبار بودم، یک ماه در زلزله‌ی بم، و هشت ماه زمان هجوم آوارگان کرد عراقی به غرب ایران، شاید بتوانم یکی دو توصیه‌ی کوچک بکنم:

راه نیفتید بروید به طرف منطقه‌ی زلزله زده. به هیچ وجه. حتی در این ایام از مسافرت غیرضروری به حوالی آن منطقه هم خودداری کنید. نظام مدیریتی فشل است و ازدحام جمعیت در جاده‌ها و مناطق آسیب دیده فقط قوزی می‌شود بالای قوز.

اهدای خون کار خوبیه. معمولا این خون‌ها به منطقه‌ی زلزله‌زده فرستاده نمی‌شه (و اصلا نیاز چندانی هم بهش نیست) ولی ذخیره کردن این خون‌ها در سازمان انتقال خون بسیار کار درست و منطقیه.

کمک‌های نقدی را شخصا توصیه نمی‌کنم. دلایلی دارم که مبتنی بر تجربه‌ی خودم است ولی به نظرم دلایلی قانع کننده‌اند.

کمک‌های جنسی خوب است اما چند شرط را رعایت کنید: تا می‌توانید اقلام کوچک، آسان‌مصرف و مفید برای زندگی روزانه بفرستید / اقلام را در درجه‌ی اول بسپرید به هلال احمر. شبکه‌ی اعزام و توزیع خوبی دارند / روی نایلون یا بسته‌ای که تهیه می‌کنید، نام محتویات را حتما بنویسید و قید هم بکنید: برای زلزله / اگر اقلام بیشتری تهیه کرده‌اید و در نزدیکی فرودگاه مهرآباد یا قلعه مرغی هم هستید بد نیست سری بزنید به فرودگاه ساها. این طور مواقع معمولا ساها یک سرویس ویژه‌ی انتقال برای اعزام مستقیم دایر می‌کند.

به تجربه دیده‌ام این جوزدگی از یکی دو روز بعد فروکش می‌کند. منظورم فقط بین ما مردم عادی نیست. سیاسی‌ها هم دعواها و یارگیری‌ها و دهن‌کجی‌هایشان بزودی تمام می‌شود. آن وقت هزاران مردم بی‌پناهی می‌مانند که برای وصف زندگی‌شان هیچ عبارت شاعرانه‌ای به کار نمی‌آید. در آن مرحله بهترین راه‌حل کمک به مؤسساتی مثل مؤسسه‌ی مهر طه است. چنین مؤسساتی به دلایل اجتماعی و برخورداری از مقبولیت و همین طور شناخت ساز و کار حکومتی بهتر از هر کسی می‌توانند کمک‌ها را سامان دهند و بسپارند به دست نیازمندانش."

پست یکی از بچه ها در گوگل پلاس.