۱۳۸۱ مهر ۵, جمعه

Egg Carving Art هنر تخم مرغ گري!

دارم كم كم ايمان مي آرم كه ما لابلاي ثروت بي نهايت داريم زندگي مي كنيم اما شايد چشم ثروت بيني نداريم. ببينيد از پوست تخم مرغي كه باهاش مثل آشغال برخورد مي كنيم، ميشود چه گنجي ساخت. آنهم نه با اضافه كردن چيزي به آن بلكه با كندن از آن! شايد روح هم به چنين تراشهاي ظريفي نياز داشته باشد تا تبديل به گنج شود.

بياد مي آورم يكروز يك جوان عاطل و باطل و بيكار از ميكل آنژ* مي پرسه:
اين تكه سنگ سنگين و زشت را براي چه با اين مشقت به كارگاه مي بري پيرمرد؟ تو كه پول داري! چرا نمي ري از پولت لذت ببري؟!
ميكل آنژ مي گويد: ”پسر جان، درون اين تكه سنگ بي قواره، يك فرشته نشسته است كه تو آنرا نمي بيني اما من ميبينم. مي خواهم در اين كارگاه، اين فرشته را كمك برسانم تا آزاد شود. اينكار لذتي هزاران بيشتر از آنچه تو به آن لذت مي گويي مي دهد.“ چند ماه بعد وقتي همان جوان از آنجا مي گذرد در كارگاه ميكل آنژ فرشته ي بسيار زيبايي مي بيند كه هوش از سر مي پراند. ديدن اين فرشته زندگي پسر را زير و رو مي كند و او شاگرد آنژ مي شود و بعدها طراح مجسمه هاي كاخهاي بزرگ مي شود!

مي گويند وقتي آنژ در بستر مرگ افتاده بوده، لحظه اي مي خندد و سپس جان مي دهد. بعدها همين شاگردش مي گويد: اين خنده خيلي شبيه به خنده اي بود كه يك فرشته بعد از آزاد شدن از درون سنگ مي زند!

شايد در درون ما هم فرشته اي نهفته است. آيا رنجهاي ظاهري تكه هاي اضافي را از رويش برميدارد؟

محمد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* * فاميلي اصلي ميكل آنژ Michele Angelo، بوناروتي Buonarotty است. او ايتالياييست و زاده ي شهر فلورانس است. وي نقاش و مجسمه ساز بوده و در كنار ايندو كار شعرهاي زيبايي هم سروده است. (با تشكر از يكي از خوانندگان شفا، خانم قديمزاده، براي اين توضيحات.)

نمونه هاي ديگري از اين هنر را در اينجا، اينجا و اينجا ببينيد.
(يك سايت راهنما براي يادگيري هنر تخم مرغ گري)