۱۳۸۱ مهر ۲۱, یکشنبه

تو را هركس به سوي خويش خوانـَد

تو را من جز به سوي تـــــو، نخوانم

.....مولانا

شيوه هاي مطالعه



انشتين چند ماه قبل از فوتش در دفتر يادبود خود مي نويسه:

«اي كاش در جواني آنقدر كامل بودم كه اينك هستم. اما اين تقريبا محال است. هر كسي جواني و خامي خود را دارد و پيري و پختگي خود. اما اميدوارم كه جوانان آينده از روي جسد خاطرات من رد شوند و سعي كنند كه در جواني كمتر خام باشند.»



اينا به آسونتر فهميدن كمك مي كنن:



1- زمان مناسب

عجله نكنين و به خودتون فشار نيارين. برنامه ريزي فقط براي اينه كه كارها راحت تر بشه، نه اينكه عذابتون بده. برنامه هايي بريزين كه دوستشون دارين. نه برنامه هايي كه مي خوان شما رو اصلاح كنن.







2- مكان مناسب

دور از كامپيوتر، دور از سر و صدا و نزديك به كتابخانه ي كوچك خود باشين.







3- شرايط روحي مناسب

قبل از شروع، تمام مطلبي را كه قراره بخونيد رو يك رمان بزرگ بدونيم. رماني با فرمول و شواهد و جدولهاي خوشگل. رماني جذاب و خيالپرور. رماني بسيار شيرين. مثلا نگين فيزيك اتمي، بگين: داستان زندگي يك الكترون، و ...







روش:







1- قبل از همه ”پيشخواني“:

سريع مطالب برنامه ريزي شده براي اين ساعتتون رو تا آخر يه دور بخونين. همه ي خطها رو روزنامه وار بخونين و نمودارها و فرمولها و تصاوير رو ببينين. طوري كه مثلا سه صفحه حدود يكربع دقيقه طول بكشد. تند بخوانيد و بدون صدا.







2- مرورها: حالا كه مطالعه ي ”پيشخواني“ رو انجام دادين كمي صبر كنين و بعد مطالب رو كمي آرومتر اما با حوصله و دقيق مرور كنين. مثلا هر صفحه ده تا پانزده دقيقه طول بكشه. البته اين رقم بستگي به نوع صفحات مي تونه عوض شه. در مرورهاي اول شما مطالعه ي اصلي رو انجام مي دين.







3- تمرينها: اگه تمرينايي بعد از هر بخش وجود داره، بقول فرنگيا !You are in Luck ... شما روي شانس هستين! تمرين شماره ي اول رو بخونين. اگه جوابش رو بلد هستين كه جواب مي دين و بعد از جواب يك ”آفرين“ در دل به خودتون بگين. اگه جواب رو بلد نيستين خيلي شانس آوردين! فهميدين كه كجا رو دقت نكردين. حالا كه با مطلب آشنايين مي تونين برگردين و دنبال جواب بگردين. جواب رو بيابين و به اين جستجوي موفق و هوشيارانه ي خود ”آفرين“ بگين. هر چه بيشتر تمرين حل كنين، بيشتر مي فهمين.



4- جوش زدن: سعي كنين خيلي خلاصه، از كلمات مهم مطلب و ارتباط مطالب بهم نموداري به شكل درخت بكشين. داخل كادرهاي كوچك كلمات مهم را قرار دهيد و كادر ها را بهم ربط دهيد. داخل كادرها جمله ننويسين. از ”كلمات“ در داخل كادرها استفاده كنين. همه ي نكات رو بنويسين و از حجم نترسين. خيلي كوچولو نكشيد. بذاريد چشمتون بتونه براحتي ببينشون. شلوغ پلوغ نكنين بذاريد فضاي خالي بين كادرها باشه. اگه خواستيد ميتونيد چند كاغذ بزرگ را بهم چسب بزنيد تا نمودارهاي بزرگتري بكشيد. بعد كاغذها را تا بزنيد. خيلي كامل، خلاصه و خيلي جذاب و اگه شد خوشگلش كنين. اما خوشگلي نبايد جا بگيره. فضاي خالي رو سفيد بذارين. فقط كادرها رو اگه خواستيد بر حسب مثلا نزديكي موضوعات بهم رنگ بزنين. خلاصه بگم. با نمودارهاتون حال كنين. چيزي كه از كتاب براتون مي مونه نموداراتونه. اونا رو توي يه پوشه نگهداري كنين.







بعضيها دائم مطلب درسي رو مرور مي كنن و از تمرين مي ترسن. خلاصه كنم. اگر دويست هزار بار مطلب درسي را مرور كنين امكان نداره بتونين ادعا كنين كه مطلب رو فهميدين. با مرورهاي بعد كم كم دقتتون پايين مي آد و خستگي بشما مستولي مي شه. اين خستگي با زبان بي زباني داره بشما مي گه كه اين مرورهاي بي سر و ته رو هي تكرار نكن. تمرين و سؤال شما رو سرحال نگه مي داره. پس بكوش و تمرينهايي رو پيدا كن كه جوابشون رو بلد نيستي. تمرينهايي كه جوابشان را بلدي خدمتي بهت نمي كنن. بيشتر از تمرينهايي بايد تشكر كني كه جوابشون رو نمي دوني.







اگر سرعت ِ خوندن ِ روزنامه رو 100 كلمه بر دقيقه بگيريم خلاصه ي زير فرايند مطالعه رو بازگو مي كنه. (توجه كنين كه سرعت مطالعه در هر كس با ديگري فرق داره. مثل نفس كشيدن مي مونه. اما بهر حال يه ميانگين داره. پس اگه سرعتتون از اين ارقام تقريبي بيشتر يا كمتره نه به خود بباليد و نه از خود خجالت بكشيد.)







نام مرحله ـــــــ توضيحات ـــــــــــــــــــــــــ سرعت ـــــــ روز





پيشخواني ـــــ خواندن روزنامه وار ـــــــــــ 50 ك/د ـــــ اول





اصلي ــــــــــــ خواندن اصلي ـــــــــــــــــــ 40 ك/د ـــــ اول





پشتيبان ــــــــ مرور دوم ـــــــــــــــــــــــــــ 60 ك/د ــــــ دوم





تمرين ـــــــــــ فهميدن نقاط ضعف ـــــــــــ -------- ــــــ دوم و ...





جوش زدن ــــ خلاصه برداري و نمودار ــــــ 60 ك/د ــــــ پس از تمرينها





يعني:





«پيش خواني»: خواندن آنچه در برنامه ريزي ذكر شده با سرعت 50 كلمه در دقيقه در روز اول.

«مطالعه ي اصلي»: مرور بعد از پيشخواني (كند تر با سرعت 40 كلمه در دقيقه) در همان روز اول.

«پشتيباني از دانسته ها (تهيه ي Backup)»: مرور دوم از مطالب و يافتن ديدگاه از ارتباط موضوعات بهم (با سرعت بيش از 60 كلمه در دقيقه) در روز دوم.

«تمرين» و حل مسائل در روز دوم و روزهاي بعد (نكات تمرينها رو گوشه ي مطالب كتاب بنويسين.) در اين كار هم سريع باشيد اما دقت اولويت برتر بر سرعت دارد. پس بيشتر دقيق باشيد تا سريع.

«جوش زدن»: مرور آخر (با سرعت 100 كلمه در دقيقه) بعد از حل آخرين تمرينات با استفاده از خلاصه نويسي و نمودار درختي و ...



بعد شروع كنين به پيشخواني مطلب جديدتر ...







بعد از تموم شدن مطلب سعي كنين هر موقع وقت مي كنين (تو اتوبوس و ...) يه نگاهي به نمودارها و خلاصه ها بندازين.





سرعت مطالعه رو بالا ببرين اما نه به بهاي نفهميدن فرمولها و شكلها و مطالب. موقع مطالعه آرام باشين و دلتون شور سرعتتون را نزنه.







مهمترين بخش:





”جوش زدن“

پس از پيشخواني و دوره ي سريع اول، در دوره هاي سريع بعدي مطالب مهم رو در كادرهاي كوچك بنويسين و سعي كنين همه ي كادرها به هم به نحوي «منطقي» ربط داشته باشه و اونا رو بهم ربط بدين.







مطالب خوانده شده رو با سواد قبلتون ربط بدين. اينطوري كم كم به پشتيباني مطالب ديروز مطالب جديد امروز را مي فهمين.







اگر مطلبي رو نفهميدين هول نكنين. توكل كنين به خدا علامتي كنارش بذارين تا بعد از مطالعه ي كل فصل مربوطه، اين علامت را دوباره در آرامش روحي بخونين.







ممكنه مثلا موقع خواندن يهو فكر كنين كه ديروز قرار بود سي دي حميد رو بهش بدين. يا امروز صبح بايد به عباس زنگ مي زدين و ... تنها راه بسيار قوي براي مبارزه با اين كلكهاي شيطاني اينه كه سرعت مطالعه رو تا مي تونين زياد كنين. خونده و نخونده، فهميده و نفهميده جلو بريد تا اين افكار بي معني ولتون كنن.







موقع خوندن موسيقي نشنوين. اگر فكر مي كنين كه با موسيقي بهتر مي فهمين قبل از مطالعه موسيقي دلخواهتون رو بشنوين و بعد از مطالعه هم قول بدهين كه يه بار ديگه اونو بشنوين. اگه با موسيقي بهتر مي فهمين مطمئن باشين كه سرعتتون كمه و موسيقي رو براي پر كردن فضاهاي خالي از مطالعه بكار مي برين. موسيقي رو خاموش كنين و با خيال راحت مطالعه كنين. خيالتون راحت باشه. اون چيزاي بدي كه بهش فكر مي كنين هرگز رخ نمي ده.







اگر وقت دارين كه تندخواني بريد مؤسسه ي خوبي رو انتخاب كنين. اما اين رو بدونين كه نيازي نيس. من خودم هرگز چنين كلاسي نرفتم چون تند خوندن چيزيه كه خود آدم مي توند قلقش رو ياد بگيره.







برنامه ي هر انساني مثل اثر انگشتش، با ديگري فرق داره. پس به دنبال كسي نگردين كه بتونه بجاي شما انگشتنگاري كنه :) فقط كافيه كه وقتي رو براي هر تكه از مطالعه در نظر بگيرين. اشتباهاتتون ارزش بسيار بيشتري نسبت به موفقيتهاتون دارن. هر اشتباه ميتونه يك گام بزرگ باشه.







در آخر اين رو بدونين كه اگه مطلبي رو چند بار سريع مرور كنين كم كم مطلب در درون شما زنده مي شه. پس تعجب نكنين اگه تو اتوبوس يوهو به ياد مطالب خونده شده افتادين. بدونين چيزي در شما داره زنده ميشه.







موفق باشين

محمد