۱۳۸۱ آذر ۲, شنبه

اميد از ديد بزرگان






به آنچه اميدى بدان ندارى، اميدوارتر باش تا بدانچه بدان مطمئني. همانا برادرم موسى به‏سوى آتش رفت، اما خداوند با او سخن گفت.

(پيامبر اكرم - كنزالعمال)



خوشا بحال شما كه اينك گرسنه ايد، زيرا كه سير خواهيد شد.

خوشا به حال شما كه اينك گريانيد، چرا كه خواهيد خنديد. (انجيل لوقا)



همه ي شما برنده بدنيا مي آييد، چراكه شما محصول پيوند آن اسپرم شجاعي هستيد كه ميلياردها رقيب را كنار زد و خود به تنهايي به معشوقش رسيد. (دكتر وين و. داير)



اى بسا كارها كه اول صعب گشت

بعد از آن بگشاده شد، سختى گذشت



بعد نوميدى بسى اميدهاست

از پس ِ ظلمت بسى خورشيدهاست



هيچ ما را با قبولى كار نيست

كار ما تسليم و فرمان كردنى است (مولوى)



اى پيامبر، به بندگانم بگو: اى بندگانى كه بخود ستم مي كنيد، از رحمت خدا نوميد نباشيد. او همه اشتباهاتتان را مى‏بخشد و بسيار آمرزنده و مهربان است. (زمر53)



على (ع) يكى را ديد نوميد، گفت: « نوميد مباش كه رحمت خدا از تصورات تو عظيم‏تر است».



بيخودى مى‏گفت در پيش خداى،

«كاى خدا آخر درى بر من گشاى!»

رابعه آن‏جا مگر بنشسته بود،

گفت: «اى غافل، كى اين در بسته بود؟!» (عطار)



اميد مانندِ رحمت خدا براى امت من است. اگر اميد نبود، مادرى فرزند خويش را شير نمى‏داد و كسى درختى نمى‏كاشت.

پيامبر اكرم. نهج‏الفصاحة



سايه حق بر سر هر بنده بود

عاقبت، جوينده يابنده بود



گفت پيغمبر كه چون كوبى درى

عاقبت، زان در برون آيد سرى



چون بنشينى سر كوى كسى

عاقبت، بينى تو هم روىِ كسى



چون زچاهى مى‏كـَنى هر روز خاك

عاقبت، اندر رسى در آب پاك (مولانا)



در نوميدى بسى اميد است

پايان شب سيه سپيد است (نظامى)







خطاكاري كه به رحمت خدا اميد دارد، به خدا نزديك‏تر است از عبادت كننده نااميد.

پيامبر اكرم



داناي بزرگ عالم، بهنگام سحر كمي اميد را در پيمانه ي سحرخيزان مي ريزد.

(ويليام شكسپير)



اميدواري تو بين تك تك سلولهايت پخش مي شود. آنهنگام است كه دفاع بدنت بشدت بالا مي رود. از اينروست كه انسانهاي اميدوار كمتر مريض مي شوند. (دكتر الكسيس كارل - برنده ي جايزه ي نوبل پزشكي)





به هنگام سختى مشو نااميد

كه ابر سيه بارد آبي سپيد

(نظامى)



هر وقت به مانعى بر خوردي، بجاي اينكه يأس را براي خودت برگزيني

درس گرفتن و كمي بيشتر عاشق شدن را در دستور كارت قرار بده.

ساموئل اسمايلز





به گردابي چو مي افتادم از غم

به تدبيرش اميدِ ساحلي بود

(حافظ)



عاملى كه اين‏گونه زندگى را بر ما غم‏انگيز ساخته، پيرى و پايان لذّت‏ها نيست، بلكه قطع اميد است.

(ويليام شكسپير)



چون عرصه ي تـنگت ندهد رخصت پرواز

رو آرزوى نعمت بى‏بال و پرى كن

(سعدى)



بعد از هر تنگنا، گشودگيست.



(قرآن)

سهل گير كارها به خود، كز روي طبع

سخت مي گردد جهان بر مردمان سختگير

(حافظ)



خوش آن رمزى كه عشقى را نويد است

خوش آن دل كاندر آن نور اميد است

(پروين اعتصامى)



كسى به بهشت مى‏رود كه اميد آن را دارد.

(پيامبر اكرم)