۱۳۸۲ مرداد ۱, چهارشنبه

رضاي خدا





نوآموزي از پدر نيستروس، كشيش اعظم صومعه ي استكا، پرسيد: براي رضايت خدا چه بايد بكنم؟



پدر نيستروس پاسخ داد: ابراهيم غريبان را پذيرفت، خدا خشنود بود. الياس از بيگانگان خوشش نمي آمد، خدا خشنود بود. داود به آن چه كرد مغرور بود، خدا خشنود بود. باجگير رومي در برابر محراب از آنچه ميكرد شرمنده بود و خدا خشنود بود. يحيي ِ تعميد دهنده به بيابان رفت، و خدا خشنود بود. يونس به شهر عظيم نينوا رفت، وخدا خشنود بود.



از روح خودت بپرس كه چه كار دوست دارد بكند. وقتي روحت با روياهايت در توافق باشد، خداخشنود است.



برگرفته از كتاب مكتوب - پائولو كوئليو



هدي