۱۳۸۳ شهریور ۱۴, شنبه

جزيره اي پر از نور

اين يه جزيره س وسط درياي سياهي. تو اون سياهي ها هيچ معلوم نيس چي چي هست و نيست. اما اين جزيره خيلي واضحه. همه چيش قابل شناساييه.



اين يه مجموعه ي ستاره ها نيست. اين اون جوريه که خدا فکر ميکنه. طرز فکر خدا اين شکليه. اصلا هر موجودي بخشي از طرز فکر خدا رو لو ميده!



خدا داشته به چي چي فکر مي کرده که يوهو اين سر بيرون زده از تو اون سياهي هاي اطرافش و هست شده.



خدا اين جوري فکر ميکنه.



اي خداي شنوايي که الان پيشمي ... يعني تو يه روز به من فکر کردي و من رو خلق کردي؟ وااااي !! چقدر من مهمم! تو يه زماني حس کردي جاي من خاليه روي زمين و منو خلق کردي؟! ...



حتا من هم دست ساز خدا هستم و روم فکر شده تا به اين شکل ساخته بشم.



خدا - خيلي مي خوامت. از مرامت خوشم مياد. هيچوقت به چاقي من طعنه نمي زني. به لاغريم غر نمي زني. ميخوام معلمم بشي. ميخوام ازت ياد بگيرم که اينقدر روشن و واضح فکر کنم. مثل اين جزيره ي هستي.



.... محمد



--------------------------

Join us in the community of Shefa in Orkut!

--------------------------