۱۳۸۵ مهر ۲۸, جمعه

خدایی که بزرگتر از اینه که حال ِ کسی رو بگیره

The joy of Fasting 23
----------------------

من بی آرزو کردن یه آدم ِ بی سرمایه ی فقیر ِ مستحق ِ صدقه ام. اما وقتی آرزویی تو دلم می شینه خداییش دیگه پاهام رو زمین راه نمیره. تو هوام. سرم لابلای سیاهچاله ها و دلم پیش خدایی که گاهی یه هو عینه خودم دیوانه میشه و در گوشم یه لحظه یه چیزی از دانش یا چیزی ناشناخته میگه که تا یه مدتی حیران ِ به ریاضی کشوندن ِ اون تصویرم.

چقدر امنه خدا. کسی که همه رو دوس داره و به همه کمک می کنه. از اون خشم های پر از عرق کردن نمی کنه. قرمز نمیشه که حال ِ کسی رو بگیره. خدایی که بزرگتر از اینه که دلگیر بشه از کسی. چقدر اون بزرگی رو دوست دارم. دلم می خواد مثل خدا بزرگی کنم. بی منت.

... محمد