۱۳۸۵ بهمن ۳۰, دوشنبه

چند روز با دانایان ِ عالم - روز 2

نوشته ی دکتر الهی قمشه ای


آيه ای از قرآن:

ولا يجرمنكم شنآن(1) قوم علی الا تعدلوا ، اعدلوا، هو اقرب للتقوی :
(بخشی از آيه 8 ، سوره مائده)

مبادا كه كينه ی قومی شما را بدين جرم بكشاند كه در حق او عدالت نكنيد، عدالت كنيد كه اينكار به تقوی و فضيلت نزديكتر است.


حكايتی از سعدی:

يكی روستايی سقط شد (2)خرش
علم كرد بر تاك ِ (3) بستان، سرش

جهانديده پيری بر او برگذشت
چنين گفت خندان به ناطور ِ(4) دشت

مپندار، جان ِ پـدر، كاين حمار
كنـد دفـع چشـم بد از مَـرغـزار

كه اين، دفع ِ چوب از سر و گوش خويش
نمی كـرد تا ناتوان مُـرد و ريش


قطعه ای از نظامی در عشق:

جهان عشق است و ديگر زرق سازی(5)
همــه بــازی اســت الا عشـقبــازی

فلك جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خـاك ِ عشـق آبــی نــدارد

غلام عشق شو، انديشه اين است
همه صاحبـدلان را پـيشه ايـن اسـت

دلی كز عشق خالی شد فسرده است
گــرش صد جـان بود بی عشق مرده اســت


چند بيت از غزل معروف عراقی:

ز ِ دو ديده خون فشانم ز غمت شب جدائی
چه كـنم كه هست اينها گـل باغ آشـنايی

به كدام مذهب است اين، به كدام ملت است
اين كه كشند عاشقی را كه تو عاشقم چرايی

به طواف كعبه رفتم به حرم رهم ندادند
كه تو در بــرون چه كــردی كه درون ِ كـعبه آيی


حكايتی از عطار:

گفت مجنون: گر همه خلق ِ زمين
هر زمان بر من كننـدی آفــريــن

من نخواهم آفــريــن ِ هـيچكس
مـــدح ِ مـن دشـــنام ِ ليلی بـاد و بــس


از حكمت فردوسی:

چنين گفت مر جفت را نره شير
كه فرزند ما گـر نبـاشـد دليــر

بـبريـم ازو مــهر و پيـونـد ِ پاك
پــدرش آب دريا و مـادرش خـاك


بيتی از مولانا:

شير را بچه همی ماند بدو
تـو بــه پيغمبر چه ميمــاني ، بــگو

حكمتی از باب برزويه طبيب، ديباچه كليله و دمنه:

ای نفس، ميان ِ منافع و مضار ِ خويش فرق نمی كنی و خردمند چگونه آرزوی ِ چيزی در دل جای دهد كه رنج و تبعت ِ آن بسيار باشد و انتفاع اندك؟ اگر در عاقبت ِ كار و هجرت ِ سوی ِ گور فكرت ِ شافی واجب داری، حرص و شره ی اين عالم ِ فانی به سر آيد و قويتر سببی ترك دنيا را، مشاركت اين مشتی دون عاجز است كه بدان مغرور گشته اند .


...................................................
(1) شنآن : كينه وعداوت (2) سقط شد : مرد ، (3) تاك : درخت انگور ،
(4) ناطور : دشتبان ، (5) زرق سازی: رياكاری

نوشته ی دکتر الهی قمشه ای

... محمد