۱۳۸۶ آبان ۸, سه‌شنبه

長岡半太郎 هانتارو ناگاوا


نوشته ي: دكتر مهدي بارزي،
استاد فيزيك دانشگاه صنعتي اصفهان


از سال 1931 تا حالا حدود 76 سال گذشته است. 76 سال از روزي مي گذرد كه وزارت آموزش و پرورش ِ ژاپن اعلام كرد كه از سال ِ تحصيلي ِ بعد نيمي از 36 ساعت دروس ِ هفتگي ِ دبيرستانهاي آن كشور به تاريخ اختصاص خواهد داشت. در آن زمان هيچ دولتمردي در ساير كشورها، جز چند تحليل گر در روزنامه هاي سويس و فرانسه نيت ِ واقعي ِ دولت ِ ژاپن را درك نكرد.

اين درس تاريخ مشتمل بر كتابهاي زير خواهد بود:

- تاريخ ِ مردم ِ ژاپن،
- تاريخ ِ فرهنگ و تمدن ِ ژاپن،
- تاريخ ِ نظامي ِ ژاپن،
- تاريخ ِ مبارزه ي مردم ِ ژاپن با تجاوز و سلطه ي خارجيان از مغولها تا غربي ها،

- تاريخ ِ جهان گشايي و استعمار ِ غرب بر قاره هاي ديگر،
- تاريخ ِ سلطه ي اروپائيان و آمريكائيان در آسيا،
- روانشناسي ِ استعمار در ميان غربيها،
- ارزش ِ فرهنگ ِ ژاپن،
- اصالت ِ ژاپني.

تحليل گران ِ فرانسوي و سويسي نوشتند: هدف ِ دولت ِ ژاپن از تدريس 18 ساعت تاريخ در هفته در مدارس ِ آن كشور تقويت ِ حس ِ تنفر از استعمارگران و آماده ساختن ژاپن براي جنگي بزرگ براي ساختن ِ ژاپني بزرگ است. 4

سال طول كشيد تا نظر اين تحليلگران عملا تأئيد شد. بله، تاريخ درس ِ وطن پرستي و غرور ِ ملي ست. توجه كنيد در سالهاي پاياني قرن نوزده (يعني سالهاي 1850-1900) ژاپن يك صنعت ِ بومي و تا حدودي پيشرفته داشت. ولي از علم در آن خبري نبود.

پس از شكست ِ ناخدا پِري و باز شدن ِ اجباري بندرهاي ژاپن در سال 1853 به روي كالاهاي غربي، رهبران ِ ژاپن به اهميت علم پي بردند و خواستار ِ پيشرفت و به هنگام شدن امكانات ِ كشور شدند.

اين رهبران دو پروفسور فيزيك، يكي از فرانسه و ديگري از انگلستان، را به استخدام در آوردند و از آنها خواستند كه مباحث ِ علمي ِ غرب را به دانشجويان ِ ژاپني تدريس نمايند. بعلت موانع زباني اين دو فيزيكدان از هم جدا ماندند و در تاريخ علمي ژاپن به اسمهاي فيزيك فرانسوي و فيزيك انگليسي بر مي خوريم.

علاوه بر اين دو فيزيكدان، عده اي سامورايي به غرب فرستاده شدند تا از علم جديد بهره بگيرند.

ظاهرا علايق ِ علمي ِ اين سامورايي ها چندان زياد نبود. ولي شوق ِ ميهن پرستي آنها را وادار مي كرد كه علم را با روحيه اي نظامي فرا بگيرند. در شرح حال يكي از متقدمين ِ اين گروه آمده: او كاملا ضد غرب است و غربيان را بي تمدن و پست مي پنداشته است. با اين وجود او در مقابل موفقيتهاي علمي غربيان به ديده ي تحسين نگاه مي كرده است.

پس از اعزام ِ اولين گروه از متقدمين ِ يادگيري ِ علم به فرنگ، گروه هاي ديگري نيز به غرب اعزام شدند كه بهتر از پيشينيان ِ خود آمادگي لازم براي يادگيري ِ فيزيك داشتند. آنها پختگي ِ لازم را در كشور ِ خود بدست آورده و فهميده تر بودند. تنها روحيه ي ميهن پرستي پشتوانه ي كاري ِ آنها نبود، بلكه مي خواستند فيزيك ياد بگيرند تا از خود يك اقدام ِ ميهن پرستانه نشان دهند.

از ميان اين گروه، "هان تارو ناگاوا Hantaro Nagaoka" مهمترين شخصيت است. (ناگاوا در ویکی پدیا) او در اواخر قرن نوزدهم به اروپا آمد و به نظر مي رسد كه اطلاعاتي عميق نسبت به فيزيك كسب كرد.

او به عنوان يكي از رهبران ِ علمي ِ جامعه ي ژاپن بحساب مي آمد، كارگزاري امين در خدمت ِ فرهنگ و علم ِ كشورش شد. سالهاي متمادي در دانشگاه ِ توكيو به تدريس ِ فيزيك پرداخت و در سال 1931 كه دانشگاه ِ جديد ِ امپراتوري ِ ژاپن در اوزاكا ساخته شد بعنوان ِ اولین رئيس ِ آن از می 1931 تا ژوئن 1934 خدمت كرد.



علم و ميهن پرستي دو عنصر بسيار با ارزش در زندگي ِ ناگاوا بودند. بهتر است به نامه اي كه به استادش "تاناكاديت" نوشته شده است دقت كنيم. اين نامه در عنفوان جواني نوشته شده و احساسات دروني او را به خوبي نشان مي دهد. متن ِ نامه ي ناگاوا در عنفوان ِ جواني به استادش تاناكاديت:

مي بايست با چشماني باز، جديتي پيگير، به صورتي خستگي ناپذير، بدون توقف و درنگ آماده براي فراگيري باشيم.

مي بايست از كساني كه باعث توقف در كار مي شوند پرهيز كنيم. اجازه ندهيم در بين ما كساني باشند كه ظاهرا در حال كار باشند ولي زماني كه فرصت ِ ديدن ِ چيزي مطلوب، غذايي حاضر و يا لبخندي را بيابند دست از كار بردارند.

دليلي ندارد كه سفيد پوستان در تمام موضوعات علمي دست بالا را داشته باشند و همانطور كه گفته ايد، اميدوارم كه در طي دو دهه، ده تا بيست سال، اين مردم از خود راضي را مغلوب كنيم. اميدوارم لازم نباشد تا پيروزي فرزندانمان بر اين سفيدپوستان را از تلسكوپ از قعر جهنم مشاهده كنيم.

براي مغلوب كردن اين درگيري پيش نياز بزرگي لازم است و اين پيش نياز تفهيم كارهايمان به ديگران است. نمي توان با نوشتن مقالات به زبان ژاپني به غربيان فهماند كه چه مطلبي ارائه شده است. مي بايست زبان آنان را قرض گرفته و كارها را به اين زبان ارائه كرد تا مطالبمان قابل دسترس باشد.

در حقيقت سفيدپوستان درباره ي هر موضوعي مي توانند مطلب بنويسند اما ما بعضي مواقع گرچه مطالبي براي ارائه داريم اما به علت موانع زباني نمي توانيم آنها را به جهانيان ارائه كنيم. من فكر مي كنم كه اين مطلب يك كمبود بزرگ است و لذا مي بايست در زبان اين غريبه ها مهارت كافي كسب نمائيم بطوري كه به خوبي و روشني بنويسيم و به راحتي تكلم نمائيم


___________________
اين مقاله از جزوه ي تاريخ علم دكتر بارزي بازنويسي شده و تمام حقوق آن متعلق به ايشان است.




Excerpt: A brief history of Japanese science in the years between 1850-1930 and also the translation of a part of the letter Hantaro Nagaoka has written to his advisor.