۱۳۸۶ بهمن ۹, سه‌شنبه

کند با جنس خود هر جنس پروازکبوتر با کبوتر باز با باز

ملا نصرالدين با دوستي صحبت ميكرد.
دوست: "خوب ملا، هيچ وقت به فكر ازدواج افتاده اي؟"
ملا نصرالدين: " فكر كرده ام. جوان كه بودم، تصميم گرفتم زن كاملي پيدا كنم. از صحرا گذشتم و به دمشق رفتم و با زن پر حرارت و زيبايي آشنا شدم اما او از دنيا بي خبر بود. بعد به اصفهان رفتم، آن جا هم با زني آشنا شدم كه معلومات زيادي درباره ي آسمان داشت، اما زيبا نبود. بعد به قاهره رفتم و نزديك بود با دختر زيبا با ايمان و تحصيل كرده اي ازدواج كنم."
دوست: "پس چرا با او ازدواج نكردي؟"
ملا نصرالدين: "آه، رفيق! متاسفانه او هم دنبال مرد كاملي ميگشت!!"
....................................................

نکته ای در این داستان بود: اگر دنبال چیز های فوق العاده هستی ، خودت هم باید فوق العاده باشی! اون وقته که بهت می دنش؛ مولانا میگه:
آن گوشوار شاهدان هم صبحت عارض شده
آن گوش وعارض بایدت ،دردانه شو دردانه شو

دانش رو فقط به دانشجو میدن ، چون اونه که لایق ِ دانش ِ (البته توجه داشته باشین، منظورم دانشجو به معنای دقیق ِ کلمه است!)
شادی رو هم به آدمهای خوب . اگه کار خوبی انجام نمی دی و دل کسی رو شاد نمی کنی، بی خودی خودت رو خسته نکن و حتی از شادی خواستگاری هم نکن چون جواب ِ رد می شنوی!
هنر ِ ناب رو هم فقط و فقط به هنرمند میدن! هنرمند کیه؟ ببین بتهوون چی میگه:
"هیچ چیز زیباتر از این نیست که انسان به حقیقت نزدیک شود و پرتو آن را بوسیله ی هنر بر نوع انسان بتاباند. (لودویگ وان بتهوون)
پس فکر نکن اگه یه چیزی یاد گرفتی ، یه سازی بلدی بزنی ، یه مویی بلند کردی؛ هنرمندی!
اون معشوق ِ ازلی و ابدی رو هم که "آفتاب از رویش شد در نقاب " به آدم ِ طالب و عاشق می دن!
پس اگر دنبال چیز ِ ناب هستی ؛ پا در ره نه ؛ بسم الله...

میلاد



Excerpt: If you want great things, you have to be great too.