۱۳۸۶ دی ۲۸, جمعه

تو ایران همه روی این چیزهای خیلی خصوصی کامنت می دن؟!

از آنجایی که ما ایرانی ها موجوداتی بسیار اشتباه و پر از تناقض هستیم و برای تایید ِ دیگران و فامیل زندگی می کنیم و نه برای خود، برای چشم و هم چشمی زندگی می کنیم بگذارید خاطره ای را بگویم شاید اشکالات ِ خودمان را هم فهمیدیم.

به دوست ِ آلمانی ام داشتم توضیح می دادم که ازدواج در ممالک اسلامی چطوری است. خوشش آمده بود که چقدر همه چیز قرن هاست که نظم ِ قابل قبولی داره. بعد از ایران سوال کرد. من هم گفتم که توی ایران زن ها مرد ها اینطوری ازدواج می کنند. اول عقد و در حالی که زن و شوهر رسمی هستند حق ندارند در کنار ِ هم باشند و با هم خلوت کنند تا وقتی که عروسی کنند که چیزی دکوری و بی معناست.

همین که این رو گفتم لبخندش از لبش خشک شده بود و چند تا سوال کرد و بعد گفت خب چرا عقد می کنند اگه قراره که در کنار ِ هم آرام نگیرند. گفتم چون باید خیال ِ خانواده ها از بابت ِ بچه ها راحت بشه به همین دلیل قطعیش می کنند و بعد صبر می کنند تا مدت ها تا ببینند کی شرایط عروسی مهیاست. در این مدت هم پدر ِ عروس اجازه نمی ده که دحترش با شوهرش باشه.

پرسید مگه اجازه ی تصمیم ها بعد از عروسی با پدر هاست. گفتم نه اما این احترامه. گفت : تو ایران همه به امور خصوصی ِ هم کار دارند و روی این چیزهای خیلی خصوصی کامنت می دن؟! گفتم آره! گفت: ببخشید محمد، اما شما چقدر احمقید. خجالت کشیدم از راستگویی ِ خودم. می تونستم مثل ِ خیلی های دیگه تصویریِ غیر واقعی از ایران براش بکشم! می تونستم براش از حافظ بگم و تاکید کنم که مولانا مال ِ ماست نه ترکیه. یا بهش بگم بره منشور سازمان ملل رو بخونه که کوروش کبیر اون رو پایه گذاشته.



Excerpt:
On marriage and its stupid Iranian traditions. Sorry to those who believe Iranian are the best according to Hafiz and Saadi.