۱۳۸۷ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

قهرماني باش در تكاپو



چامه زندگي


اين است آنچه قلب جوان به مرد چامه سرا گفت :

به من بگو در ابيات غم انگيز

كه زندگي جز رويايي تهي نيست !

چه را كه ، مرده است روحي كه به خواب رود

و امور بدان گونه كه مينمايند نيستند


زندگي ،راستين است ، زندگي بازي نيست

و گور مقصد نهايي او نيست ،

درباره جسم گفته اند ، نه روح ، كه :

" تو خاكي و به خاك بازميگردي "


هدف مقدر يا طريق ما

نه لذت است و نه اندوه

كار كردن است و بس ،‌بدانگونه كه هر روز

از روز پيش گامي جلوتر باشيم


زمان شتابان ميگذرد

و دلهاي ما گرچه مردانه و دليرند

با اينهمه چون طبل هاي گلوگرفته اي

آهنگهاي عزا را در راه گورستان مي نوازند


در آوردگاه پهناور دنيا

در اردوي زندگي

چون گوسفنداني مباش كه بي اراده رانده ميشوند

قهرماني باش در تكاپو


زندگي مردان بزرگ به ما مي آموزد

كه ميتوانيم زندگي خود را تعالي بخشيم

و چون عزيمت كرديم در قفاي خود

نشانه ي پايي بر خاك زمان بگذاريم

نشانه پايي تا مگر ديگري

برادري شكسته و بي پناه

كه بر درياي خطير زندگي رو به راه نهاده است

با ديدن آن از نو قوت گيرد .


پس بگذار تا به پا خيزيم و كار كنيم

با دلي كه آماده مقابله با هر گونه سرنوشتي است

پيوسته بكوشيم و پيوسته پايداري كنيم

كوشش و بردباري را بياموزيم
مترجم :محمد علي اسلامي ندوشن