۱۳۸۸ تیر ۳۰, سه‌شنبه

تردید و خوراکش


ماجراهای این روز‌ها بسیار خطیر و تحلیل آن بسیار دشوار است. غرض از این متن تذکر این نکته به سایر دوستان (و خودم) است که این نصیحت ِ امیر المومنین (ع) را جدی بگیریم.

اگر از ابتدای خلقت باطل از آميزش با حق منع مى شد، راه بر حق جويان پوشيده نمى ماند. و اگر حق در پوشش ِ باطل پنهان نمى گشت زبان ِ دشمنان ياوه گو از آن قطع مى گشت. ولى پاره اى از حق و پاره اى از باطل در هم آميخته مى شود. در اين وقت شيطان بر دوستان مسلط مى شود، و فقط آنان كه لطف ِ حق شاملشان شده نجات مى يابند. علی (ع)


این روز‌ها فضای احتماع چنان غبار آلود و فتنه انگیز است که شدیدا مصداق آن است که "پاره اى از حق و پاره اى از باطل فراهم شده و در هم آميخته مى شود".

درباره ی انتخابات، صدا و سیما و فارس و رجا همان قدر مسمومند که ‌‌‌‌BBC فارسی و VOA؛ همگی‌ دارند با شدید‌ترین حالت ممکن به ذهنها جهت می دهند و تا میتوانند دروغ و تهمت را در هم می آمیزند تا به اصطلاح مغز ما را شستشو دهند؛ و البته این رسالت رسانه است!

پس تو را به خدا، شما دیگر تقریرات و حرف‌ های این و آن را به خورد آن ذهن‌های بی‌ گناهتان ندهید. تو را به خدا فقط کمی‌ بیشتر فکر کنید. این روز‌ها مردم ِ ما در کشیدن تابلوی‌های بزرگ سیاه ماهر شده ا‌ند. چنان همدیگر را تهدید می کنند و سیاه می کنند و پشت ِ سر ِ هم صفحه می گذارند که باور نمی کنی این فرد همان کسی است که زمانی با هم دوست بودید. تابلوهایی سیاه می کشیم که شاید یک سال پیش از دیدنشان وحشت می کردیم اما الان داریم به راحتی تفسیرش هم می کنیم. یک مثال ِ بیرون از خانواده اش همین انتخابات است. یکی‌ دیگری را دیکتاتور کودتاگر روسی می خواند و آن یکی‌ این را اغتشاشگر ِ برانداز آمریکایی.

اما یک سوال از هواداران احمدی نژاد: "سید" چه دلیلی‌ اقامه کند، قبول می‌کنید که تقلب شده؟

و یک سوال از هواداران ِ میرحسین: "دکتر" چه سندی ارایه کند، قبول می‌کنید که تقلب نشده؟

یک سوال دیگر از هواداران احمدی نژاد: لطفا یک نفر اصلاح طلب را نام ببرید که به نظر شما بر انداز نیست.

و یک سوال دیگر از هواداران میر حسین: لطفا یک نکتهٔ مثبت در مورد شخص یا عملکرد "دکتر" بگویید.

نتایج اعلام شدهٔ انتخابات 22 خرداد بی‌ تردید شگفت انگیز بود، حال از دید بعضی‌ در معنای مثبت و از دید بعضی‌ در معنای منفی‌. ولی‌ بی‌ تردید خوشبین‌ترین طرفدار "دکتر" هم نمی توانست این نتایج را پیش بینی‌ کند. یعنی عدد ِ 24 میلیون رای به دکتر باورکردنی نیست. نمی شود این را به مردم باوراند که انتخابات سلامت داشته. ریشهٔ تمامی سوالات و ابهاماتی که منجر به وقایع این روز‌ها شده در همین جاست. "تردید!" پس لازم است که صحت این نتایج اثبات شده، و سپس برای مردم کم کم باورپذیر شود. اما شیوه ی تعیین ِ سلامت ِ انتخابات همانطور که آیت الله هاشمی رفسنجانی هم گفتند کاملا اشتباه بود و فرصتی بود برای خاموشی ِ تردید که البته از دست رفت.

این روزها همین "تردید" است که ریشه ی هر شب الله اکبر گفتن های مردم شده. همین تردید است که باعث شده جوانان ِ عزیز ِ ایرانی در خیابان های ایران شهید شوند. همین تردید است که باعث شده اکثر ِ اصلاح طلب های ایرانی در زندان های ایرانی باشند. همین تردید است که باعث شده توی صف ِ نمازگزاران ِ ایرانی، پلیس ِ ایران همانند ِ ارتش اسرائیل حمله ور شود و نمازگزارانی را که دارند به حطبه گوش می دهند کتک بزنن و گاز اشک آور بین ِ آنها رها کند. همه ی این ها از همین "تردید" شروع شده و مطمئنا همین "تردید" اگر جایش را به اطمینان ِ نسبی ندهد ما را در سال های آینده به جایی می کشاند که بسیار از امروز بسیار بحرانی تر است، جاهایی مثل اعتصاب ِ مردم و در انتقامش قطع ِ آب و برق و ... . من نگران ِ ایران هستم.

تردید چیست؟

من تردید را خوب می شناسم. به جان ِ آدم می افتد و تا تغییر ندهد ول کن نیست. تردید در زندگی ِ شخصی هم همینطور است. گاهی داری زندگی می کنی یکباره تردید می کنی که آیا این کاری که می می کنم آیا بهترین کاریه که الان می توانم بکنم یا نه. تردید از جایی شروع می شود و بعد رشد می کند و تا تغییری ایجاد نکنی ول کن میست.

مقابله با تردید:

تردید با خشم چاق می شود. با بی توجهی هم همینطور. در طول ِ زمان هم اگر به آن نرسی، خاکستر می گیرد و هر دو سه هفته یکبار منفجر می شود.

از اول یا نباید دچار ِ تردید شد یا حالا که دیگر کار از کار گذشته و تردید درست شده باید کوتاه آمد و یقین به وجود آورد. "تغییری" در روند ِ کار باید فراهم کرد. گاهی تردید باعث ِ تغییر ِ شغل می شود، گاهی تغییر ِ دماغ، گاهی تغییر ِ مدل ِ مو و گاهی هم تغییر ِ رئیس جمهور. مهم تر از احمدی نژاد اعتماد ِ مردم به نظام و خود ِ نظام است.

باید حتا اگر شده سه یا چهار بار رای گیری کرد. نتیجه هر چه شد، بگذار باشد. باید کوتاه آمد. کشتن ِ جوان های بیشتر، اعمال ِ خشونت ِ بیشتر فقط سوخت ِ مورد ِ نیاز ِ تردید است. تردید نیرویی عظیم دارد که خوراکش خشم است. خشم بخورد چاقتر می شود.

مهمترین نکته این است که هر چه زمان بیشتر بگذرد نه تنها چیزی از بین نمی رود و کسی خسته نمی شود بلکه این تردیدی که مثل ِ خوره به جان ِ همه افتاده و توی مهمانی های فامیلی مدام تایید می شود کم کم به جاهایی که حتا صدا و سیما آنتن ندارد هم نفوذ می کند، به مهمانی های عید نوروز می رود، به دانشگاه ها و حوزه ها می رود و نهایتا به چیزی تبدیل می شود که اصلا شبیه به تغییر ِ رئیس جمهور نیست. به کاری خرابکارانه تر تشویق می کند و حتا تعویض و استیضاح رئیس جمهور هم چیزی را درست نمی کند.

تردید به شدت مسری است و خوراکش خشم یا بی توجهی است.

گاهی همین تردید باعث میشود کسی زنش را طلاق بدهد و یا حتا او را آتش بزند! از انباشته شدن ِ تردید باید ترسید. گاهی آدم هایی را می بینی قتل کردند که قیافه شان بسیار آرام است طوری که باور نمی کنی او حتا آزاری به مورچه ها بزند. گاهی تردیدی در درون داری برای کاری و آنقدر می ترسی از تغییر که به تردید بی توجهی. این تردید دست از یقه ات بر نمی دارد و در همه ی مهمانی ها و سفره ها با توست تا اینکه طاقت از دست می دهی و رو به مواد مخدر می آوری تا مغزت را از کار بیاندازی. تردید هیچوقت ار بین نمی رود، سکوت می کند اما دفعه ی بعد انفجارش بسیار بیشتر و غران تر است. تهدیدی جدی است و می ترسم بلای افعانستان ِ تکه تکه شده به سر ِ ما به راحتی بیاید، آنهم بدون ِ دخالت ِ خارجی و فقط با باتوم های داخلی.

مطمئن هم باشید که هیچ کشوری از کشورهای جهان دلش به حال ِ ما ما نسوخته و فقط این ما هستیم که باید نگران باشیم و این مسولان ِ نظام هستند که باید مدیریت ِ نرمش پذیری را اعمال کنند تا تغییر ایجاد شود، مردم جشن بگیرند و ماجرا تمام شود.


متاسفانه بعضی‌ از دوستان طرفدار "دکتر" خیلی‌ ساده لوحانه سعی‌ دارند که وانمود کنند که این نتایج trivial (بدیهی‌) بوده است. می گویند آقا پیدا بود! در صورتی که بسیاری از آنها پیش از انتخابات در رای آوری "دکتر" شک داشتند و قلیلی از آنها در بهترین حالت می گفتند که او پیروز می شود.

مسئله باورپذیری است و روش ِ پاسخگویی باید اقناعی باشد. اینکه طرفداران "دکتر" خیلی‌ سریع طرف مقابل را به براندازی یا در بهترین حالت هوچیگری متهم کنند و در آن طرف طرفداران موسوی طرف ِ مقابل را به کودتا متهم کنند، ما را به جایی نمی رساند.

این وسط از همه چیز بدتر، مدیریت سیاسی-امنیتی کشور است که به طرز فاجعه باری افتضاح است.

... پاره اى از حق و پاره اى از باطل فراهم شده و در هم آميخته مى شود، در اين وقت شيطان بر دوستانش مسلط مى شود، و آنان كه لطف حق شاملشـان شـده نجـات مى يابند.

... محمد

4 نظر:

ناشناس گفت...

Duste aziz Mohammad

Inke sai kardi tarafe moghabel ro dark koni kheili khoobe vali fekr namikoni kar az MODARA gozashte bashe?Fekr namikoni aksare tarafdaran doktor!ham midanand ke ke taghalobi azim soorat gerefte?sokhanane aghaye mesbah ro yadetun miad ke, maghbuliate mardom mashrueiat namiAvarad, balke mashruEiat az tarafe khodast!Va harfe jasuranei aghaye Mousavi vaghti goftan ''inha mikhan yek marame siasi ro tahmil konan be mardom, Ideologic karadan jamE ,siasat o tudehaie mokhtalefe mardom adam ro yade sarkubhaie az Noe communisti mindaze ke bekhatere AYANDEH va MASLAHATE OMUMI zir abe tamame azadihaye fardi o hokumate mardom bar mardom ro mizadan, Mohamade aziz kheili khoobe ke negarane keshvaremun hasti vali agha janMAGE DAR TASHKHIS HAGH AZ BATEL TARDIDI DARI?Baradare man baraie kheili az maha kar az marhalei tardid gozashte.Keshvar dar marhaleist ke age moghavemati surat nagire,opssisioni nabashe ke jeloe in khorafe parastie siasi ro begeire zendegie milionha nafar BAD mishe,yek negahi be tarikh aghayed siasi bendazid ta bebinid in aghayun ke be hagh ruie sheytan ra siah kardan va sai daran jamE ro emam zamanish konan, ruzegare madidist ke dar teie sadha sal natijasho pas dade, Mohammade aziz keshvar, nasl, o aberuie Irani dar geruve Moghavemat o mobareze ast, duste man kar az tardid gozashte.

ناشناس گفت...

Ok, ruie sheytan ro seif karda, :) rastesh inghad motAser budam ke jaie siah o sefid avaz shod va yade harfe shoma oftadam, are age bekhaim be tudei mardom negah konim(tudei ke tahte taasire seda o simaist) amikhtei az siah o sefid hast.

khoda hafezetun bashe

ناشناس گفت...

mohamade aziz
tebghe paragraph e 5th,jomleye 2vom, shomaro davat mikonam be inke yekkam bishtar fekr konin(vali na be khodava ya ba khoda, tanhai ba daneshe siyasi) va baraye in kar ham tashvighetun mikonam ke meghdari motaleeye bishtari dashte bashin dar zamineye tarikh siyasi va kollan siyasat. in pishnahad ro faghad baraye in midam ke mibinam dost dari siyasat ro vali ensejam nadari dar andishash(tanaghoz dar sokhane alanet ba matalebe pishinet mashhude). mamlekato ba harfe khodao peyghambar nemishe edare kard, baraye inke ino behtar befahmin pishnahad mikonam ke BASE zehnito bezari ruye in masaleye secularism(ba taarife taghigh va shafaf az secularism, na taarife tahrif shodei ke dar jomhorie eslami barash gozashtan). dar morede tardid taarif nadadi va kollan ba matalebi ke dar in mored neveshtin mokhalefam(joz bardashti fardie khodetun chize ghabele ettekai daresh nadidam).
in sokhane kutahi ke goftam dar edameye sokhane duste azizo daneshmandam dar bala avorde shode, dust dashtam ke ino dar takmile harfash begam.omid varam ke az harfam azorde nashode bashi chon kheyli narm va dustane goftam.darforsathaye baadi matalebam ro shafaf tar va kamel tar khedmatetun migam . be2rud

هادي گفت...

پست خوبي بود ممنون