۱۳۸۸ تیر ۳۰, سه‌شنبه

درس ِ "عبور از ترس"

۴۰ سال قبل است ، غروب هفتم اسفند ماه مسجد هدایت حال و هوایی خاص دارد. فضای تنگ و خفقان آور ِ رژیم ِ ستم شاهی و حلقه ی محاصره ی امنیتی ِ روز افزون ِ "ساواک" در غیاب "امام در تبعید"، مسیر ِ حرکت ِ نهضت را با دشواری های فراوانی روبرو نموده است.

"شیخ اکبر ِ ۳۵ ساله" که نیک می داند "ساواک" گام به گام حرکات و سخنان او را زیر نظر دارد با گامهایی استوار پای به محراب مسجد هدایت می گذارد. نماز را به امامت آیت الله طالقانی اقامه می کند و پای بر منبر می گذارد و نگاهی گذرا به صفوف شنوندگان می اندازد.

روحانی ِ جوان با دیدن ِ چهره هائی نظیر مهدی بازرگان، محمد علی رجائی، یدالله سحابی، عباس شیبانی و ... در میان ِ جمعیت، اندیشه ای کوتاه در کلام خویش می کند و دل به یاد امام و مرادش می سپارد و می گوید: "از هیچ چیز در دنیا نباید ترسید، هر گاه مسئله امتحانی در پیش آید داشتن نیت ِ خوب و ادعاهای پوچ و خالی قابل قبول نیست. برای هر نسل یک نوع امتحان پیش می آید ولی چه امتحانی بالاتر از آن که در مسائل اجتماع و مرتبط با مردم از زن و فرزند و پول به خاطر علاقه به خدا در گذریم. فداکاری قلبی سودی ندارد. قدری شجاع باشید!"

سردی ِ زمستان ۱۳۴۸ شاهد برق نگاه روحانی جوان در زمان گفتن این جملات بود در حالیکه "شیخ اکبر" کاملاً آگاه بود که تا ساعتی دیگر "ساواک" نیز از آن مطلع می شد، این صلابت کلام حکایت از آن می کرد که "هاشمی جوان" درس ِ "عبور از ترس" را در قبال "احقاق حقوق مردم" به نیکی از خمینی کبیر آموخته بود .

سه شنبه 30 تير 1388

منبع: وب سایت آیت الله رفسنجانی