منبع: حدیث هجرت
یکی از نکاتی که توی این ۲ سال تحصیل در امریکا برام مهم بوده، نحوه تمرکز بر پژوهش و تحقیق هست. توی کشور خودمون از اهمیت پژوهش، انجام تحقیقات کاربردی و مرتبط با نیازهای کشور، ارتباط دانشگاه و صنعت، و امثال این موارد زیاد شنیدیم. اما زیاد هم دیدیم یا شنیدیم که دانشجوهای تحصیلات تکمیلی (فوق و دکتری) مثلا با ترجمه چند تا مقاله، پروژه رو سمبل می کنن و کار کم ارزشی تحویل میدن؛ یا اینکه این دانشجویان برای گذران زندگی (احتمالا متاهلی) اینور اونور در شرکت ها و ادارات مشغول به کارند. از طرف دیگه استادها بعضا برای کار پژوهشی ارزش قائل نیستن، سطح علمی و پژوهشی خودشون رو به روز نمیکنن و یا اهمیتی به کار پژوهشی دانشجو نمیدن. همینطور مشاهده میشه که مقدار زیادی از مقالات، صرفا به خاطر داغ بودن یک موضوع در دانشگاههای غربی و با هدف اینکه مقاله ای چاپ شده بشه (تا رزومه یه استاد طولانیتر و امکان تحصیل خارج از کشور یک دانشجو فراهمتر بشه) نوشته میشن، بدون اینکه لزوما پیش زمینههای فنی یا پس زمینههای تکنولوژیکی موضوع دیده بشن؛ حال آنکه داغ شدن یک موضوع در اون دانشگاههای خارجی به خاطر یک نیاز واقعی در جامعه و صنعت کشورشون بوده.
لذا همیشه برام سوال بوده که چه جوری میشه این مسائل رو حل کرد؟ یعنی اساسا چه جوری میشه سیر حرکت پژوهشی در دانشگاه رو با مسیر صنعت و کاربرد در جامعه همسو کرد؟ در اولین روز ورودم به دانشگاهم در امریکا بود که معاون تحصیلات تکمیلی دانشکده مون بهم گفت: «دانشگاه با دانشجوهای تحصیلات تکمیلیش زنده میشه و میمیره». الان بعد این یکی دو سال فکر کنم بتونم معنی این جمله و در واقع ایده حل این مساله در امریکا رو - اونجوری که خودم درک کردم - به طور کوتاه توضیح بدم. ضمنا، با اینکه دارم با دید رشتههای مهندسی طرح بحث میکنم، ولی به راحتی میشه این سوال و جوابها رو به رشته های انسانی و پزشکی و غیره هم تعمیم داد.
نکتهٔ کلیدی در حل مساله ...
ادامه
0 نظر:
ارسال یک نظر