۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

فريد

فريد پس از تحصيلات رسمي، حرفه ي پدر پارسايش را دنبال كرد. او دستي به سر و گوش داروخانه ي پدري كشيد و سپس آنرا با سيستم مديريت جديدي اداره كرد. همچنين چون دانش زيادي از طبابت داشت، در گوشه اي از همان داروخانه، اتاقكي ساخت و در آن به ازاي دريافت حق ويزيت، به مداواي بيماران مي پرداخت. اينگونه براي خود كسبي حلال و خوب راه انداخت ...

تا اينكه روزي فقيري به دكان او آمد و از او صد تومن (!) بعنوان كمك خواست. فريد يك بليط اتوبوس تاريخ گذشته را كلي دور سر خود، فروشندگان و مغازه اش گرداند و به فقير داد (!)

فقير گفت: ” خسته نباشي! تو با اين خساست چطور جان به جان آفرين تسليم مي كني؟“

فريد گفت: ”بشين بينيم بابا، تو كه خيلي End و آخرِ پارسايي هستي میبینمت موقع مردن چه دست و پایی واسه پول هات می زنی. برو گمشو بیرون!“

فقير گفت: ”پسرم، دست و پایی نمی زنم. من آرام مي روم. چون حياتم آزاد است و پابند اطرافم نيستم“ و كفش به زير سر نهاد و به خوابي رفت كه بازگشتش به قيامت است.

فريد به او گفت: ” بيا بابا جون، بيا اين پنجاه تومن، بقيش هم از ديگران گدايي كن.... پاشو برو بيرون مي خوام دراگ استور رو ببندم، برم خونه ناهار... هي، عمو... پاشو بينم، جا خشك كردي؟! .. پاشو .. اوهووي ... خوابي؟ ... نكنه مــُردي؟!“...

اين حادثه باعث شد كه عطار منقلب شود و ضمن مداواي مردم در دراگ استورش، به آشنايي با روحش بپردازد و خود را با تكنيكهاي روانشناسي آن دوران به ”عالم امن“ رساند. او يكي از پركارترين نويسندگان شد. او در جايي مي گويد كه چون مَحرم بر اسرار دلش نيافته، رو به سوي وبلاگ نويسي (!) گذارده است. كتابهاي او اينها هستند: منطق الطير، تذكرت الاولياء، الهي نامه، اسرارنامه، مختارنامه و چند كتاب ديگر ...

هر انساني براي مداواي روحيه اش، دست به دامن كتابي ميشود. مثلا بسياري به كتابهاي پائولو كوئيلو يا سخنرانيهاي دكتر الهي قمشه اي رو آورده اند. عطار هم گلشن راز شيخ محمود شبستري را پيدا كرده بود.

او در تذكرت الاولياء مي نويسد:

”به صحرا شدم،

عشق باريده بود،

چنانكه پاي به برف فرو مي شود،

به عشق فرو مي شد.“



جان بانيان، عارف مسيحي قرن 17 در انگلستان، هفت شهر عشق را چون عطار در منطق الطير* طي مي كند.

در سال 618، سربازان اشغالگر مغول به فرماندهي تولي فرزند چنگيز، در جريان قتل عام نيشابوريها، جان عطار را به جانستان متصل كردند و روح خود را به تاريكي.



25 فروردين، روز عطار است ...... محمد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* كلمه ي ”منطق الطير“ را عطار در سوره ي مورچگان يافته. ” عُلمنا منطق الطير/ و ما را زبان مرغان آموختند“.

منبع از شفا


Excerpt: On Attar


1 نظر:

ناشناس گفت...

migam ghablana kheyli bahal tar budid
:) lol