دوستان!(حافظ)
دختر ِ رَز
توبه‌ی مستوری کرد
رَز یک لغت ِ محلی ِ شوشتری است. یعنی یا درخت ِ مو یا انگور. این درخت بطور خودرو در همه‌ی جنگلهای شمال و نیز در جنگلهای خشک ِ فارس و لرستان دیده شده است. در گیاهشناسی تیره‌ی رَزها ساقه های پیچنده دارند و از شاخه های درختان دیگر بالا میرود.
دختر ِ رَز کنایه از میوه ی انگور ِ بسیار سالم است و بسیار بعید به نظر ِ من می آید که معنایش به شراب نزدیک باشد هرچند محتمل است. مخصوصا وقتی می بینیم که منوچهری میگه:
نزدیک ِ رَز آید
در ِ رَز را بگشاید
تا دختر ِ رز را چه کار است و چه شاید
یک دختر ِ دوشیزه بدو رخ ننماید
الا همه آبستن و الا همه بیمار!
یعنی رفته کنار ِ درخت مو تا شاید لا به لای این برگهای مو ناگهان چشمش به خوشه ی انگور ِ سالمی برسد. اما دریغ که همه ی خوشه ها و انگورها کج و کوله اند.
حافظ توی اون بیت بالا می گه: یوهویی خوشه ی بسیار نادر و زیبایی خودش رو نشون داد!
... محمد
Excerpt: ...
لطفا اگر از مطلبی خوشتون اومد با دوستانتون در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید..
0 نظر:
ارسال یک نظر