کسانی هستن که جذاب می شوند چون عاشق ِ مجذوبُ علیه ِ خوبی میشن.
امروز سر راه توی جاده ی بیرون ِ شهر گاوی دیدم که سر ِ تپه داشت علف می خورد. احساس کردم می شناسمش. خیلی خودش بود. گاوها بی اهمیت به اینکه بهشون چی میگن سالهاست که بچه دار می شن و بچه گاو می شن و علف می خورن.
سرزمین جدیدم سلام! تو قبل از اینکه در دنیای گوشتم رخ بدی در درونم رخ دادی. مبارکی! با تجربه به تو نزدیک شدم اما چقدر از بی تجربگی هایم لذت می برم! سلام زندگی ِ جدید. باورم نمیشه این همه هیجانم رو. سالهاس این همه تاپ تاپ ِ بچگانه نداشتم.
باور کردنی نیست این همه عشق ِ تازه. ازم داره میزنه بیرون! استعدادهایی می بینم که تازه اند. به تازگی ِ اولین بالاآوردن ِ شیر ِ مادر! شوقی دارم که اصلا به تجربه آلوده نشده. حس می کنم نوزادی هستم که بوی شیر و پودر ِ بچه میدم!
مجذوبُ علیه ِ من. سلام! قربونت برم که ماه هاست منو داری می دوانی!
... محمد
Excerpt: lovely words...
دوست داشتید! در «گوگل+» یا «فیسبوک» شراکت (share) کنید.
8 نظر:
جانِ محمد روشن تر بگو ببینم جریان چیه؟!! :)
تا ذوق مرگ نشدم!
مجذوب علیه من؟ یعنی چی؟
سلام مهدی جان. عازم سرزمین تازه ای هستم با زبانی جدید. ممنون از ذوقت.
سلام بیتا جان. مجذوب علیه ظاهرا آخرین اختراع خودمه. یه چیزیه توی مایه های مقسوم علیه. باید معنی بده کسی یا چیزی که بهش جذب می شی.
داری میری؟ کجا؟ ای کاش میشد هر چی تو دلمه برات بگم. بهت بگم من چی میکشم. بدبختی اینه که نمی تونم بگم و نه می تونم بگم و نه می تونم بگم. فقط باید فراموش کرد که فراموشی برای ما درمان دردهایمان است....... پس تو هم رفتی اونور آب؟ با این افکارت چطور به وطن پشت می کنی؟ نمیگم خوش به حالت. اما باید گفت توی این آشفته بازار گرانی و سختی اما...... بد به حالت که صبح حا به جای سلام چیز دیگری خواهی شنید. من تو را خوب می شناسم. محال است دوری را تاب بیاوری. برمیگردی. میایی وطن. تو میایی.
ناشناس عزیز. لطف داری. انشالله که سختی هات آسون می شن. برای من هم دعا کنید. ممنونم از محبتتان.
پس به این خاطر من این همه عاشق گاو هام و با دیدنشون آروم میشم. ...آخ که چقدر دلم می خواد گاو باشم :) P:
من هم شخصیت گابی جون رو دوست دارم.
ارسال یک نظر