۱۳۸۱ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

راهي كه تا حالا طي نشده



تو جنگل زرد يه دو راهي بود

كه نمي شد همزمان جفتشو پيمود



جاي من اونجا وايسادي

داري اعماق اولي رو مي بيني

تا اونجايي كه باشه ديدني



اون يكي رو قشنگتر نگاه مي كني

شايد چيزاي باحالتر توش ببيني

چون بنظر سرسبزتر مياد از اولي



اگرچه هر كدوم رو كه طي كني

سرسبز ميشه مثل اون يكي

صبح ميشه تو هر كدوم كه بري

جاپات هم نمي مونه رو هيچ برگي



آه ... من اولين گام رو فردا مي ذارم

تا بتونم ترجيح بدم يكي رو به اون يكي

چون به برگشتن هم شك دارم بدجوري



بارها بايد مي سرودم اندوهگين:

زمان رفت اينجا و عمري بعد از اين



تو جنگلي يه دو راهي بود، رو بروي من

اينبار عزم كردم در آن متروكتر

تا كه گشت دنياي هر روزه ام شادتر



رابرت فراست

ترجمه: محمد

متن اصلي اين شعر را حتما در بخش انگليسي شفا بخوانيد. زيرا متن اصلي زيباست.