۱۳۸۲ مهر ۲۷, یکشنبه

ديروز دلم خيلي گرفته بود و توي شرايط بدي بودم. ولي مجبور بودم كس ديگه اي رو كه دلتنگ شده بود دلداري بدم.

دلتنگي اون به نظرم خيلي مسخره امد.بهش گفتم:دلت واسه ي چيز هاي بزرگتر بگيره دختر...اينا كه چيزي نيست...

اين حرف رو به اون گفتم ولي دقيقا همون چيزي بود كه خودم بايد

مي فهميدم.

گاهي وقتا يه ابرهاي تيره و تاري فضاي خونه رو ميگيره وادم اونقدر ناراحت ميشه كه ديگه صداي فرشته ها رو نميشنوه.

اما ميشه توي بدترين شرايط هم كمي اروم گرفت و به صداي فرشته ها گوش كرد.

فرشته هايي كه ميگن فردا يه روز ديگه است.فرشته هايي كه ميگن معجزه هاي كوچيك رو باور كن.

ميگن به قدرت خدا اعتماد كن.نه لفظي.يعني يه جور اعتمادي داشته باش كه توي بدترين شرايط هم خم به ابروت نياد.يه جوري كه بدوني اگه الان مشكلي داري نه سخت تر از مشكلات ديگران،نه اينكه فكر كني هيچ راه حلي براش نيست.

يه جور اعتمادي كه حتي توي بدترين شرايط هم به روي خدا لبخند بزني و بگي دوستت دارم خدا، ميدونم كه هميشه همراهمي و تنهام نمي زاري.



يه جايي خونده بودم كه "همه چيز به بهترين چيز تبديل ميشه.اگر چيزي خوب پيش نمي ره،به خاطر اينه كه هنوز به پايان اون نرسيده ايد."

خوب شايد فردا يا همين چند دقيقه ديگه همون پايان باشه.



وقتي باور كردم كه همه چيز به بهترين چيز تبديل ميشه،حتي خيلي زودتر از اونكه انتظارش رو داشته باشم همه ي مشكلها حل شد.

...

هدي