۱۳۸۲ مهر ۱۹, شنبه

خواب بيداري برتر است

خواب ديدن كمك ِ خيلي خوبيه. آدما مي تونن نقاط ضعف ِ فكرشون رو از توي خوابهاشون متوجه شن. خواب رو نمي شه به دو دسته ي خوب و بد تقسيم كرد. همه ي خوابها عالين. حتا ترسناكترينشون.



خوابها راهنماي ما هستن براي بيداري. خوابي كه آدم مي بينه براي اين نيست كه مو به مو در بيداري رخ بده. خواب يه رمزه كه اگه يه ذره فكر كنيم مي تونيم به راحتي نقطه ضعفمون رو و هشداري كه برامون فرستادن رو توش تشخيص بديم.



يه موقعي بود كه تحت ِ فشار ِ فكري بودم. يه شب خواب بسيار ترسناكي ديدم. خواب ِ يه آتشفشان. وقتي از خواب پريدم احساس مي كردم آروم شدم. انگار گازي از توي سرم در رفته باشه، آروم شده بودم.



يه موقع بود حالتي داشتم كه تا خطر ِ افتادن توي يه حچل خيلي جدي نمي شد، اونو جدي نمي گرفتم. بايد به اتفاق رخ مي داد و پيشرفت مي كرد و بحراني مي شد، بعدش من اقدام مي كردم كه مانع بشم. مثل خلباني كه يه متر مونده به زمين هواپيما رو نجات ميده. يه شب همون وقتها خواب ديدم يه جا آتيش گرفت و من به دود نگاه مي كنم و مي گم خودش خاموش ميشه. فكر مي كردم اگه براي همچين آتيش ِ كوچكي بدو بدو برم آب بيارم همه مسخرم مي كنن. نرفتم و با پا خاموشش مي كردم. تا اينكه آتيش منو تو دام انداخت و سوختم. از خواب پريدم و ترسيده بودم. اما كمي كه هيجاناتم كنار رفت حس كردم چه پيام ِ درستي برام فرستادن. نقطه ي ضعفي كه توي فكرم بود. اين تئاتري كه توي خواب ديدم چيزي به من گفته بود.



يه بار فكر مي كردم همه بايد مثل ِ من فكر كنن و از تونل ِ عذاب رد بشن. به همين خاطر هر كس كه كمتر از من درد كشيده بود رو بچه مي دونستم. و گاهي با حرفام و بي محلي هام اذيت مي شدن. يه شب خواب ديدم چند تا بچه گربه ي كوچولوي كوچولوي دارم. موهاي گردن ِ يكيشون ناصاف بود. مي خواستم صافش كنم. اما تا انگشتام رو روي مو كشيدم تمام پوست ِ سر ِ اون بچه گربه در اومد. بيدار كه شدم و هگريه ام كه قطع شد فهميدم اين پيام مهمي بوده. گاهي يه حرف ِ ساده ممكنه دوستي رو عذاب بده. هرچند كه نيت خير باشه. پس بايد مواظب رفتار بود و با ديگران مثل ِ خودشون رفتار كرد. تصميم گرفتم اين نقطه ضعفم رو جبران كنم.



يه شب كه كمك ِ خوبي به كسي كرده بودم، شبش خواب ديدم شدم يه گنجشك ِ زير ِ بارون خيس شده!



خوابها اتفاقهاي حتمي آينده نيستن. پيامهاي اصلاحين كه براي ما فرستاده ميشن. براي اين نيستن كه ما رو قبل از وقوع حادثه اي مطلع كنن. نه. خدا قصد ِ ترسوندن ِ ما رو نداره. خدا به غير از اصلاح به هيچ چيز ِ ديگه اي مي انديشه. خواب برادر ِ مرگه. اگه مرگ ِ يه بيداري بزرگ باشه پس خواب يه بيداري ِ كوچيكتره. چه بسا الهامهايي كه توي خواب به دانشمندا شده.



خواب كليديه كه به قفل ِ بازنشده ي يكي از مسأله هاي حل نشده يا يكي از مهمترين طرز فكرهاي غلط ِ آدم مي خوره.



... محمد