۱۳۸۲ آذر ۲۰, پنجشنبه

اگر يه روز خورشيد قلبت طلوع نکنه چي ميشه؟

اگه يه روز تو بيابونه دلت سرگردون بموني چي ميشه؟



اگه يه روز همه خار هاي عالم بيان و فرو برن تو قلبت کي بايد زخماي دلت رو دوا کنه؟

و اگه يه روز خورشيدي تو قلبت طلوع کنه که ديگه هيچوقت غروب نکنه ...



اگه تو دلت يه نسيمي وزيدن بگيره که دلت رو تبديل به يک سرزمين هميشه سرسبز کنه ...جايي که تا چشم کار ميکنه گله و بوي گل...گلهاي بي خار ... يه سرزمين پاک پر نشاط و باور نکردني...



اينا فرقشون با همديگه چيه؟

کي مي خواد چه جوري باشه؟



هر کي هر جوريه، خودش خواسته.



(به نقل از سارا پري)

... محمد



--------------

به دليل مسافرت طولاني پيش آمده، آخرين مهلت براي خريد كتابهايم تا سوم ديماه ... براي انتخاب به اينجا رجوع كنيد.