۱۳۸۲ بهمن ۲۷, دوشنبه

دعاي سحر

من دعاي سحر رو اينطوري ترجمه ميكنم:



”خدايا من از تو در خواست ميكنم به حق نوراني ترين مراتب انوارت،

در صورتي كه تمام مراتب آن نوراني است.

.پس خدايا در خواست ميكنم به حق تمام مراتب نورانيتت.“



...خدايا ازت نور ميخوام كه جلوي پام رو ببينم.دور رو ببينم.يعني نوراني ترين نوري كه تا حالا توليد كردي رو ميخوام كه بهم بدي.

اما هر چي نگاه ميكنم ميبينم كه همه ي نور هاي تو روشن كننده هستن و تو نور تاريك كننده تا حالا نساختي.

پس خدايا،حالا كه اينطور شد ،همه ي همه ي همه ي نور هات رو با هم ميخوام كه همه اش خوبه.



”خدايا من از تو در خواست ميكنم به حق نيكوترين مراتب جمالت،

.در صورتي كه تمام مراتب آن نيكوست

خدايا پس در خواست ميكنم به حق تمام جمالت.“



...خدايا ازت زيبايي ميخوام.يعني زيبا ترين زيباييي كه تا حال توليد شده از جانب تو رو ميخوام.اون ماكزيمم اش رو ميگم.اما خدايا،كدوم زيبايي تو هست كه قشنگ نباشه.همه چيز رو در زيبايي خاصي آفريدي كه با زيبايي بقليش فرق داره.

گل زرد قشنگه.آدم فكر ميكنه آخره قشنگيه اما گل بنفش كه مياد كنارش ميبيني زيبايي از يه جنس ديگه بهش اضافه شده.تازه وقتي دو رنگ قشنگ به هم بيان زيبايي متعالي تري از مجموع اون دو زيبا توليد ميكنن.

خدايا پس من همه ي زيبايي هات رو ميخوام همه ي همه اش رو.باشه؟



...محمد