۱۳۸۲ اسفند ۱۵, جمعه

تا اينجا يه فرق هايي بين دانشجوهاي خوب ايران و دانشجوهاي خوب دانشگاههاي كانادا پيدا كردم.

به مرور اونها رو ميگم.فعلا اينا رو فهميدم:

1-ما توي ايران تكليف كه بهمون ميدادن حل كنيم،ميذاشتيم روز آخر قبل از موعدش حل ميكرديم.

دقيقه ي نود هم تموم ميشد.

اينجا بچه ها چند روز قبل از اينكه موعد تحويل برسه تكليف ها رو حل ميكنن و به استاد تحويل ميدن،

يا نگه ميدارن و سر موعد موقرر تحويل ميدن.اين خيلي نكته ي عجيب و جالبي برام.مثلا يه بار از سر كنجكاوي وسط هفته رفتم ببينم ايا كسي تمريني رو ،چهار روز قبل ازاينكه وقت تحويل تمرين ها برسه توي جعبه انداخته.

وقتي در جعبه رو باز كردم،ديدم پره!

اين عجيبه و خيلي خيلي اين روش دوست داشتني تر از روش ما بچه هاي دانشجوي ايرانيه كه هنوز هم دقيقه ي نود تحويل ميديم.

2-اينجا استاد ها له له ميزنن دانشجو سوالي كنه چون به شدت اعتقاد دارن كه ذهن باز يه دانشجو ميتونه به اونها

تو تحقيقات ايده بده.حتي استاد هاي زيادي هستند كه با دانشجوي كلاسشون مقاله چاپ ميكنن.

چون ايده ي اصلي رو دانشجوي سر كلاس به صورت سوال پرسيده.اما تو ايران تا جايي كه من ميدونم اينطوري

نبود.به نظرم اين سيستم خيلي بازدهش از سيستم ايران بهتره.

محمد