۱۳۸۳ خرداد ۳, یکشنبه

مدتي پيش يه لوبيا كاشتم كه وقتي رشد كرد وبزرگ شد،خيلي ظريف و كم توان بود،

اون به يه پايه احتياج داشت،اما براش هيچ نقطه ي اتكايي نذاشتم.

امروز ديدم كه قسمت انتهايي اش خم شده و به دور خودش پيچيده شده.

جالب بود اون وقتي ديده كسي نيست كه بهش تكيه كنه يه راه حل پيدا كرده و

تصميم گرفته خودش تكيه گاه خودش بشه...