۱۳۸۴ تیر ۱۳, دوشنبه

رابين هود

رابين هود درحدود هفتصد سال قبل ودر عهد پادشاهي ريچارد اول در انگلستان زندگي مي كرد. در آن زمان بيشتر سرزمين انگلستان پوشيده از جنگلهاي وسيعي بود كه در آنها حيوانات وحشي زندگي مي كردند. رابين هود در حاشيه يكي از همين جنگلها به نام جنگل شروود به دنيا آمد.

او از دوران كودكي علاقه زيادي به ورزشها و بازيهاي صحرايي و مردانه داشت و در آن بازيها و مخصوصا تيراندازي خبره شده بود. مهارت او در تير اندازي آنقدر زياد بود كه هيچ تيراندازي توانايي رقابت با او را نداشت و هميشه جوايز مسابقه هاي تيراندازي را از آن خود مي كرد. علاوه بر اين, باهوش و بشاش بود و به آوازخواني و بذله گويي عشق مي ورزيد. به همين علت تمام آشنايان او را دوست داشتند. اما وقوع حادثه اي او را به راهي كشاند كه هرگز فكرش را هم نمي كرد.

در آن زمان تمام حيوانهاي وحشي جنگل به شخص شاه تعلق داشت وشكار آنها جرم محسوب مي شد. شاه ماموراني درجنگل داشت كه به آنها جنگلبان مي گفتند و كار آنها دستگيري و تنبيه شكارچيان بود.

يك روز كه رابين هود از جنگل مي گذشت به گروهي از جنگلبانان برخورد. يكي از آنها كه در تيراندازي شهرت داشت نسبت و به رابين هود حسادت مي ورزيد با ديدن او شروع به متلك پراني نموده, با اشاره به آهويي كه در دور دست ها ديده مي شد خطاب به رابين هود گفت : "اگر مي تواني آن آهو را با تير شكار كن".

رابين هود هم كه عصباني شده بود بدون تفكر درباره عواقب اين كار, تيري در كمان گذاشت و بسوي آهو پرتاب كرد و آهو نقش بر زمين شد. جنگلبان از اين شاهكار رابين هود عصباني تر شد و به رابين هود گفت كه او را به جرم كشتن آهوي پادشاه, دستگير واعدام خواهد كرد.

رابين پا به فرار گذاشت اما جنگلبانها به تعقيب او پرداختند و آنقدر به او نزديك شدند كه ديگر اميدي به فرار نبود. پس او به ناچار برگشت وكمان خود را محكم كشيد و تيري به آن مرد حسود انداخت. مرد حسود به زمين افتاد و مرد.

رابين هود هم از ترس دوستان آن مرد پا به فرار گذاشت. او كه مي دانست در صورت دستگيري توسط ماموران شاه كشته خواهد شد, از خانه متواري شده و از آن به بعد در جنگل زندگي مي كرد. او براي تهيه غذا به شكار آهو و ساير حيوانهاي وحشي مي پرداخت والبته سعي مي كرد در مسير حركت جنگلبانها ظاهر نشود.

TO BE CONTINUED ...

A website

... محمد