۱۳۸۴ دی ۲۶, دوشنبه

تو دوست باش

پروردگارا ، بندگان تو که سپیده دم سر از بالین بر میدارند ، دور از تو به دیگری امیدوارند و جز درگاه تو از درگاه دیگری اطمینان خاطر و آسایش ضمیری دارند ولی من صبحدم که سر از خواب بر میدارم جز تو امید دیگر و جز درگاه تو مایه آسایش و اطمینانی ندارم.

پروردگارا ، با همه رسوائی که در ضمیر خود سراغ دارم رسوایم نمیسازی و با اینکه به هلاک و فنا محکومم همچنان از هلاک و فنا ایمنم داری . تو را میخوانم و دعایم را مستجاب می یابم . هر چه در ادای دعا و عرض حاجت سستی ورزم باز در برابر ناله « یا رب » من جواب « لبیک » میدهی...

هر چه بخواهم از تو میخواهم و هر چه بجویم از حضرت تو میجویم . جز تو کس را شایسته نمی دانم که حاجتم را برآورد و جز از ذات اقدس تو آرزو ندارم که از کس لبیک بشنوم . این توئی که شکایت دردمندان را می شنوی و هر کس بسوی تو روی آورد با لطف و مهربانیش می پذیری.

الهی اگر تو دست من بگیری و بلندم داری آن کیست که تواند فرودم بیاورد ؟ و اگر تو از بلندی به گردنم بیندازی آن کیست که تواند دستم بگیرد و بلندم بدارد ؟ تو تکریم کن تا کس نتواند توهینی کند و اگر تو توهینم کنی دیگر روی تکریم را نخواهم دید.چون تو گرفتار سازی راه رهائی نیست و چون سیل بلا از جانب تو سرازیر شود دست کس نتواند به راهش سدی برپای دارد.

تو دوست باش تا اگر کائنات سر دشمنی گیرند از دشمن نهراسیم و تو بسوی ما رو کن تا اعراض دو جهان را به هیچ بشماریم.

... صحیفه سجادیه

forever84_