خدايا! عذر ميخواهم از اين كه در مقابل تو ميايستم و
از خود سخن ميگويم و خود را چيزي به حساب ميآورم كه تو را
شكر كند و در مقابل تو بايستد و خود را طرف مقابل به حساب آورد!
خدايا! تو را شكر ميكنم كه اشك را آفريدي،
كه عصاره حيات انسان است، آنگاه كه در آتش عشق ميسوزم،
يا در شدت درد ميگدازم، يا در شوق زيبايي و ذوق عرفاني
آب ميشوم، و سروپاي وجودم روح ميشود، لطف ميشود،
عشق ميشود، سوز ميشود، و عصاره وجود بصورت اشك،
آب ميشود و به عنوان زيباترين محصول حيات، كه وجهي به عشق
و ذوق دارد، و وجهي ديگر به غم و درد، بر دامان وجود فرو ميچكد.
اگر خداي بزرگ از من سندي بطلبد، قلبم را ارائه خواهم داد،
و اگر محصول عمرم را بطلبد، اشك را تقديم خواهم كرد.
خدايا! تو را شكر ميكنم كه به من درد دادي و نعمت درک درد
عطا فرمودي، تو را شكر ميكنم كه جانم را به آتش غم سوزاندي،
و قلب مجروحم را براي هميشه داغدار كردي، دلم را سوختي
و شكستي، تا فقط جايگاه تو باشد.
خدايا! تو را شكر ميكنم كه مرا بينياز كردي،
تا از هيچكس و از هيچچيز انتظاري نداشته باشم.
خدايا! راهنمايم باش تا حق كسي را ضايع نكنم، كه بياحترامي
به يك انسان، همانا كفر خداي بزرگ است.
خدايا! مرا از بلاي غرور و خودخواهي نجات ده،
تا حقايق وجود را ببينم و جمال زيباي تو را مشاهده كنم.
خدايا! خوش دارم گمنام و تنها باشم،
تادر غوغاي كشمكشهاي پوچ مدفون نشوم.
خدايا! تو را شكر ميكنم كه لذت معراج را بر روحم ارزاني داشتي،
تا گاهگاهي از دنياي ماده درگذرم، و آنجا جز وجود تو را نبينم و
جز «بقاء»ي تو چيزي نخواهم، و بازگشت از «ملكوت اعلي»
براي من شكنجهاي آسماني باشد كه ديگر به چيزي دل نبندم
و چيزي دلم را نربايد.
مصطفی چمران
دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا
شهادت 31 خرداد سال60 دهلاویه خوزستان
0 نظر:
ارسال یک نظر