۱۳۸۵ دی ۱۳, چهارشنبه

من اعتراف میکنم !


1. یکبار موقعی که چهار یا پنج سالم بود مربی مهدکودک سر کلاس گفت خدا بچه هایی رو که پدر و مادرشون رو اذیت میکنن دوست نداره ،من هم که فکر میکردم شب دیر خوابیدن و شیطونی کردن ، اذیت کردنه ، از اون لحظه ای که این حرف رو به ماها گفت تا یک ساعت به طور پیوسته داشتم گریه میکردم . گاهی اوقات به پاکی و معصومیت بچگی خودم حسودیم میشه . یادش به خیر

2.دوستان من جز مهمترین و عزیزترین افراد توی زندگیم هستن ، اما هیچ وقت این موضوع رو بروز نمیدم چون پررو میشن! هر آدمی یه دنیای جدیده ، خدا رو شکر میکنم که به من لطف کرده تا دوستهای خوبی داشته باشم وبتونم دنیاهای جدیدی رو ببینم .

3. دوران بچگی هیچ وقت از عروسک بازی و خاله بازی واینجور بازیهای دخترونه خوشم نمیومد ، لگو بازی و فوتبال ، بازیهای محبوب دوران کودکیم بودن ، همیشه هم موقع بازی ، سوباسا می شدم و مثل اون شوت میزدم !

4.عاشق طبیعتم ، شده تا کمر برم تو آب که وسط رودخونه وایسم ، چهارچنگولی از صخره ها برم بالا که بتونم یه بوته رو ببینم یا از درخت برم بالا که از ارتفاع به پایین نگاه کنم ، کلا ارتفاع رو خیلی دوست دارم اینکه پدر خودت رو در بیاری بری تا نوک کوه بعد از اون بالا پایین رو نگاه کنی و سکوت و یه آرامش بیکران ....

5. از تمام حرفهایی که من در طی یک روز با دوستام میزنم 99 درصدش شوخیه البته در مورد اون یک درصد هم بعضی اوقات خودم شک دارم که جدی باشه ! و این کار بعضی اوقات بدجوری حرص دوستام رو درمیاره ، خب میخوام بهشون بفهمونم که خیلی چیزها اونقدرها هم که اونها فکر میکنن جدی و مهم نیست . (قابل توجه دوستم غ که پدر من رو درآورده )

6. دوست دارم همیشه چیزای جدیدی رو ببینم و کشف کنم شاید به خاطر همین از بچگی عاشق زیست شدم . نخستین تحقیقات زیستیم رو از همون پنج شش سالگی روی مورچه ها و سوسکهای خونه مون انجام دادم . مثلا بعد از تحقیقات و آزمایشات فراوان به این نتیجه رسیده بودم که بهترین روش برای کشتن سوسک استفاده از پیف پاف یا بریدن سر یا له کردن یا سوزوندنش نیست بلکه ریختن چندقطره مایع ظرفشویی ریکا ِ . دلیلش هم به خاطر یه ترکیب خاصه که الان دیگه توی مایعهای ظرفشویی استفاده نمیشه البته این موضوع رو جدیدا فهمیدم !

7. با کلام خیلی خوب نمیتونم منظورم رو منتقل کنم به خاطر همین زیاد اهل حرف زدن نیستم اما تو نوشتن ، میتونم یه جا بشینم و یه سره 100 صفحه بنویسم .

.

مهزاد

یادم رفته عکس رو از کدوم سایت برداشتم.