۱۳۸۵ اسفند ۱۸, جمعه

چند روز با دانایان ِ عالم - روز 5


نوشته ی دکتر الهی قمشه ای

سوره ای كوتاه از قرآن:
قل اعوذ برب الناس، ملك الناس، اله الناس، من شرالوسواس الخناس(1) ،
الذي يوسوس في صدور الناس، من الجنه(2) والناس. (سوره ناس، آخرين سوره قرآن)

بگو پناه می برم به پروردگار ِ آدم ها، پادشاه ِ آدم ها، اله و يكتا معبود ِ آدم ها،
از شر ِ وسوسه ی شيطان، همان شيطان ِ پنهان كه وسوسه ی بد می افكند در دل آدم ها،
چه آن شيطان از نوع ِجن باشد يا از نوع ِ انسان .


قطعه ای از سعدی:
در خاك ِ بيلقان برسيدم به عـابــدی(3)
گفتــم مـرا، به تـربيت، از جـهل پـاك كن
گفتا: برو، چو خاك تحمل كن ای فقيه(4)
يا هر چه خــوانده ای همه در زير ِ خاك كن

حكايتی از گلستان:
حاتم طائی را پرسيدند: از خودت بزرگ همت تر در جهان ديده ای يا شنيده ای؟
گفت: بـلی، روزی چهل شتر قربانی كرده بودم امرای ِ عرب را. پس به گوشه ی صحرايی به حاجتی بيرون رفتم. خار كنی را ديدم پشته ای فراهم آورده. گفتمش به مهمانی ِ حاتم چرا نروی كه خلقی بر سماط ِ(5) او گرد آمده اند. گفت:

هر كه نان از عمل خويش خورد
منـت از حـاتم طـــائی نـــــبرد

من او را به همت و جوانمردی از خود برتر ديدم .


حكايتی از مثنوی:
چـار كـس را داد شخصی يك درم
هر يكـی از شهـری افتـاده به هـم

فـارسی و تـرك و رومـی و عــرب
جمله با هم در نزاع و در غضـب

فـارسی گفتا: از ايـن چـون وارهيـم
هــم بيا كه اين را به انگوری دهـيم

آن عـــرب گــفتــا: مـعـــاذالله(6) ، لا
من عنب (7) خواهم نه انــگور، ای دغا

آن يكی از ترك، بد گفت کای گزوم(8)
من نمی خـواهم عنب خواهم اوزم(9)

آنكه رومی بود گفت: ايـن قيــل را
ترك كـن خواهم من (9)استافــيل را

در تنازع آن نفر جنگــی شـدنــد
كه ز سـر نامها غــافــل بــدنــد

مشت بر هـم مـی زدنـد از ابـلهـی!
پُر بـدند از جهـل و از دانـش تهـی

صاحب سر عزيـزی صــد زبــان
گر بُدی آنجــا بــدادی صـلحشـان

پس بگفتی او كـه مـن زين يـك درم
آرزوی جملـه تــــان را مــی خــــرم


دو ضرب المثل حكمت آموز:
چوعلم آموختی از حرص بترس! آنگه كه اندر شب
چـو دزدی با چــراغ آيد، گزيده تر برد كالا
(سنايی)

* * *

علم چندان كه بيشتر خوانی
چــون عمـل در تو نيست نــادانـی !
(سعدی)


..............................................................................
(1) الخناس : پنهانكار ، از نامهای شيطان است و نيز نام پسر شيطان ،
(2)جنّه : جن و پری (3) عابد: در اينجا اهل عمل و اخلاق ، (4)فقيه : دانشمند دينی
(5) سماط: سفره، (6) معاذالله : پناه می برم بر خدا، (7) گزوم : چشم من، نور ديده من
(8) اوزم و استافيل : انگور


نوشته ی دکتر الهی قمشه ای

... محمد