۱۳۸۶ مرداد ۲, سه‌شنبه

فارغ از اغراق های ایرج حسابی

دوست عزیز آقای دکتر جعفری (استاد جوان ِ دانشگاه صنعتی اصفهان) در وبلاگش خوب نوشته. خلاصه ای از آن را می آورم:

»

دوشنبه این هفته آقای ایرج حسابی معروف به مهندس حسابی به دعوت دانشجویان دانشکده مواد به دانشگاه ما اومده بود که در مورد مرحوم استاد دکتر حسابی سخنرانی کنه. سخنرانی قرار بود که ۱۲:۳۰ ظهر شروع بشه. من تا ۱:۳۰ می‌تونستم بمونم که هرچی منتظر شدم تا ۱:۳۰ سخنرانی ایرج حسابی شروع نشده بود.

دانشکده ما روز قبلش بیانیه‌ای صادر کرده بود که بزرگنمایی‌ها و اغراق‌هایی که از جانب آقای حسابی در مورد مرحوم استاد حسابی صورت می‌گیره بعضا واقعیت ندارند!

کمی قدیم‌تر ایرج حسابی مرحوم استاد رو به عنوان «تنها شاگرد ایرانی»‌ انیشتین معرفی می‌کردند. در پوسترهای سخنرانی فعلی ایشون مرحوم استاد به عنوان «تنها همکار ایرانی انیشتین» معرفی شده بودند! وقتی هم که توی سالن حدود ۱ ساعتی منتظر ورود آقای حسابی بودیم اسلاید‌هایی از عکس‌های دوران‌های مختلف استاد پخش می‌شد که زیر‌نویس یکی از عکس‌ها این بود «ملقب به انیشتین ایران». من وقتی از یکی از دانشجویان برگزار کننده پرسیدم این «لقب‌» رو چه کسی به استاد دادند با عصبیت جواب داد: «اگر ایشون نباشند پس کی‌ باشند؟». گویی که از واجباته که هر کشور (عقب‌ مانده‌ای) بایستی برای خودش انیشتن (واقعی که نداره، بدلش رو) بسازه.

داستان ویزیت مرحوم استاد حسابی با انیشتین مربوط به دورانی است که (مطابق صحبت تلقنی بزرگان دانشکده ما با بزرگان دانشگاه تهران) انیشتین بازنشسته بودند (مطابق یکی از مقالات استاد باید سالهای ۱۹۴۷ باشه) ولی هنوز آفیس خودشون رو در پرینستون داشتند و ظاهرا مرحوم استاد بحث مختصر چند دقیقه‌ای با مرحوم انیشتن کرده‌اند و (همان گونه که مرسوم است دانشمندان کوچکتر همیشه از دانشمندان بزرگتر در مورد کار تحقیقاتی که در دست انجام دارند جویای کامنت می‌شوند)، ظاهرا استاد هم به انیشتین گفته‌اند که ما روی چنین موضوعی تحقیق می‌کنیم. نظر شما چیست؟ و جواب انیشتین هم (مطابق گفته خود مرحوم استاد حسابی به همکارانشان در دانشگاه تهران) قریب به این مضمون است که اول با تجربه مقایسه کنید و در صورت تطابق با تجربه به تحقیق روی این موضوع ادامه دهید.

چیزی که من خودم وقتی در ژاپن بودم و به تمام پایگاه داده‌های I.S.I تمام سال‌ها دسترسی داشتم این بود بررسی کردم این بود که به اسم M. Hessaby (انواع دیگه جستجو چیزی بر نمی‌گردوند) جستجو کردم و ۴ مقاله از مرحوم استاد حسابی یافت شد که هیچ‌ کدام رفرنسی به انیشتین یا همکاری با انیشتین نداره. در مورد این نظریه منتسب به ایشان سه مقاله از چهار مقاله استاد از روی عنوان به نظر می‌رسد به این نظریه مرتبط است (۱۹۴۷الف، ۱۹۴۷ب و ۱۹۵۷). یک مقاله دیگر هم (۱۹۴۸) هست که ظاهرا پیش‌ بینی وجود یک ذره دیگر هست. سه مقاله اول هیچ ارجاعی ندارند و مقاله چهارم (۱۹۴۸) فقط یک ارجاع دارد. بنابراین سه مقاله اول که به نظر می‌رسد مرتبط با ایده‌هایی باشد که ایشان رویش تحقیق کرده‌اند ابدا حتی در حد یک ارجاع نیز از جانب جامعه فیزیک بین‌الملل پذیرفته نشده است. اگر کسی کتابچه‌ یا جزوه‌ای که حاوی مطالبی در مورد این نظریه باشد رو سراغ داره لطفا ما رو در جریان قرار بده...




اما حرف ناگفته: وقتی که اولین مقاله تماما ایرانی جمهوری اسلامی توسط گروه استاد استکی چاپ شد، من و نیما‌ همدانی قدری در نیچر جستجو کردیم. شاید باورتان نشود که مقاله‌ای بود از (ظاهرا مرحوم) استاد علی خمسوی از دانشگاه تهران. بنابراین به نظر می‌رسد این‌طوری نبوده که یک ایران باشد و یک مرحوم استاد حسابی رحمه‌الله علیه. خدمات صادقانه استاد حسابی و استفاده صحیح ایشان از جایگاه خود به عنوان یکی از رجال کشوری و البته نیز به عنوان یک فرد عالم و دانشمند بر هیچ یک از اهل علم پوشیده نیست و تا ابد احترام اهل علم را بر می‌انگیزاند.

اما بافتن افسانه‌هایی در مورد استاد و تبدیل یک دیدار کوتاه چند دقیقه‌ای با انیشتین به افسانه‌ای پر شاخ و برگ و منتسب کردن همه «اولین‌» های مملکت به مرحوم استاد در دراز مدت فقط صدمه به وجهه عالمانه آن مرد بزرگوار خواهد زد. چرا که مسیر کلی جامعه به سمت آگاهی و حقیقت‌یابی است. ایشان در یک امر هم «اولین» باشند تا ابد برای محترم بودنشان نزد اهل علم کفایت می‌کند و نیازی نیست همه اولین‌های یک مملکت را به یک شخص منتسب کرد

به علاوه بعضا در افواه شنیده می‌شود که مرحوم استاد جایزه نوبل هم گرفته‌اند! جهت اطلاع همگان به قول اصفهانی‌ها به حضورتان عارضم که تنها دو نفر از کل جهان اسلام جایزه نوبل علم (ادبیات و صلح را از علم جدا می‌کنیم) گرفته‌اند: مرحوم استاد عبدوالسلام و استاد احمد زویل (آمریکایی مصری‌الاصل و صاحب کرسی لینوس پاولینگ در caltech). سومینش شاید روزی بیاید، اما قطعا اگر بیاید از میان الف بچه‌های دبیرستانی یا دانشگاهی نخواهد بود!!!!!!!!!

امیدوارم روزی توده جامعه به این درک برسند که دانشمندان اولا که کودکان خردسال نمی‌توانند باشند، و ثانیا موجودات افسانه‌ای و دست نیافتنی نیستند که کشفیاتشان به قول دکتر شیرزاد در فضای اشراق ‌گونه رخ داده باشه. فقط بایستی بعد از گرفتن دکترا بیست سی‌ سالی مثل بچه آدم تحقیق جهت‌دار کرد، باشد که ستاره اقبالشان بدرخشد و روی مساله نابی دست گذاشته باشند که فهم عالمانه بشریت (نه افسانه وار و عوامانه) رو از عالم تغییری بدهند.



______________

فارغ از اغراق های ایرج حسابی، دکتر حسابی نظریه ی مهمی در فیزیک ندارند اما زندگی ِ او سرشار از درس است برای همه ی قیزیکدانان که همه بدانند خواستن و طلب یعنی چه. طلب انسان را به کجا می برد.

Excerpt: Dr Hessaby is certainly one of the most leading scientists of Iran, although his son is exagerating his life with some suspecious lies.