۱۳۸۶ مرداد ۲۲, دوشنبه

شکستنی


چند روز پيش، تو اتاقي كه درش باز بود، ايستاده بودم و با كسي صحبت مي كردم كه ناگهان يه گنجشك از درِ اتاق داخل اومد و گوشه اي نشست. قبل از اينكه ما فرصت داشته باشيم كه پنجره رو باز كنيم، گنجشك كوچولو با آخرين سرعت از جاش بلند شد و با بسمت نور پشت پنجره شتافت.


متأسفانه نمي دونست كه بين او و آسمان آبي شيشه اي وجود داره. در حاليكه با آخرين سرعت بسمت پنجره مي رفت، بشدت از پنجره پس زده شد و به روي زمين افتاد. با عجله بسمتش شتافتم تا بلندش كنم و ببرمش بيرون، اما اون بحال آشفته اي روي زمين افتاده بود و كمي خون بالا آورده بود. به آرامي بلندش كردم و به اين اميد كه دوباره بتونه پرواز كنه بردمش بيرون. اما بمحض اينكه به بيرون از اتاق رسيدم، گنجشك كوچولو آخرين نفسش رو كشيد و لحظاتي بعد دنياي ما رو براي هميشه ترك كرد. براي اون پرنده ي كوچولوي درهم شكسته اي كه در يك لحظه بسوي نور رفت و لحظه ي بعد بسوي روشنايي هميشگي شتافت، احساس دلسوزي و غم مي كردم.


اين ماجرا منو بياد تصادف شديد چهار سال پيشم، تقريبا تو همون روز، انداخت. ماشيني كه من مي روندمش بطور اساسي داغون شد، اما من خيلي خوش شانس بودم كه از اون تصادف با حداقل آسيب ديدگي نجات پيدا كردم. مثل اين مي مونست كه موقع داغون شدن ماشين، دستي پنهاني از بدن آسيب پذيرم محافظت مي كرد. شگفت آوره كه زندگي آسيب پذير بودن و مرگ پذيري بدنمون رو بارها بهمون هشدار مي ده، اما با اين وجود هر روز جوري زندگي مي كنيم كه انگار براي هميشه مي خوايم زنده بمونيم.


ما در يك لحظه بسوي اتاقي پرواز خواهيم كرد و لحظه ي بعد خواهيم رفت. يه لحظه توي يه اتوبان رانندگي مي كنيم و لحظه ي بعد، از جهان اطرافمان بيرون خواهيم رفت.


اگه هر لحظه رو با توجه به ماهيت زودگذر بودنش زندگي مي كرديم، زندگيمون بهتر نمي شد؟ آيا اگه مي تونستيم به زندگيمون و به اونايي كه تو زندگيمون وجود دارن با دقت، دلسوزي و عشق نگاه كنيم، زندگيمون بهتر نمي شد؟ آيا اگه مي تونستيم هر چيزي رو بصورت هديه اي ارزشمند از جانب زندگي ببينيم، كه بمحض دريافتش مستحق سپاسگزاريست، زندگيمون بهتر نمي شد؟
هر كدام از اين هشدارها براي ما فرصتهاي نابي رو بوجود مي آره تا دوباره روي اون چيزايي كه تو زندگيمون واقعا مهم اند و بايد واقعا قدرشون رو بدونيم، تمركز كنيم. گنجشك كوچولو، دنياي ما رو ترك كرد، اما براي من هديه اي ارزشمند جا گذاشت... هشداري ملايم براي آگاهي از زودگذر بودن طبيعت زندگي.
اي روح به رحمت رسيده، متشكرم ...

شهريار شهرياري
لس آنجلس، كاليفرنيا - ژوئن 2002

منبع
منبع ترجمه


Excerpt: Translation of this text titled Fragil written by Shahriar Shahriari