۱۳۸۶ شهریور ۲۷, سه‌شنبه

در روزه و شرایط آن


The joy of Fasting - Day 5

بدان که روزه را سه دَرَجَت است: روزه عوام ، روزه خواص و روزه خاص الخاص. امّا غایت روزه ی عوام، نگاه داشتن ِ بَطن(شکم) است و این، کمترین درجات است. روزه خاص آن بود که همه جوارح خویش را از ناشایست، باز دارد و بر بَطن اقتصار(بََسَنده) نکند . و تمامی این روزه بر شش چیز بُوَد : یکی آنکه چشم نگاه دارد از هر چه وی را از خدای تعالی مشغول دارد. دوم آنکه زبان نگاه دارد از بیهوده. سوم آنکه گوش نگاه دارد ، که هر چه گفتن نشاید، نباید شنیدن. چهارم آنکه دست و پای و همه جوارح از ناشایست نگاه دارد. پنجم آنکه به وقت افطار ، حرام و شُبهَتها (طعامی که در حلال یا حرام بودن آن شک داشته باشند) نخورد و ششم آنکه پس از افطار، دل ِ وی میان بیم و امید، معلّق بُوَد که نداند که روزه وی، پذیرفته است یا رد.
و امّا روزه خاص الخاص، بلندترین درجات است، و آن ، آن است که دل خود را از اندیشه هر چه جز حق تعالی است نگاه دارد و همگی ِ خود به حق دهد و از هر چه جز وی است- به ظاهر و باطن - روزه دارد. و در هر چه اندیشه کند جز حدیث ِ خدای تعالی و آنچه به وی تعلق دارد ، این روزه ،گشاده شود. و این ، درجه ی انبیاء و صدّیقان است و هر کسی بدین نرسد.
پس ،از این جمله، بشناسی که هر که از روزه به ناخوردن ِ طعام و شراب اقتصار کند، روزه ی وی صورتی بی روح باشد، که روح و حقیقت ِ روزه در آن است که خویشتن، به ملایکه مانند کند.

کیمیای سعادت
امام محمد غزالی