۱۳۸۷ فروردین ۱۳, سه‌شنبه

جوهر شادی



چند وقت ِ که با خودم فکر میکنم این شادی که همه به یه طریقی به دنبالش هستند چیه ؟ از کجا میاد ؟ اصلاً چطوریه ؟ چه حسی آدم داره وقتی به اون شادی میرسه ؟ .
منظورم از شادی اون شادی هست که تا عمق وجود آدم میره ...تا مغر استخوان آدم نفوذ میکنه .شادی که از بین نمیره ،
ممکن در زندگی اتفاقات تلخ و شیرین پیش بیاد
. منظورم همیشه قهقهه زدن نیست .آدمیم دیگه ، گریه میکنیم ، میخندیم ،...
منظورم احساس قشنگ ِ میل به زندگی منظور نشاط و فعالیت و حرکت ِ که از نشانه های اون شادی حقیقی هستند

یکی از تعاریف شادی یعنی حرکت و بزرگ شدن ، حرکت به سمت آسمان .مردم همه دنبال کوپن شادی هستند ، همه میگن خوش گذشت...کسی نمیگه خوش ماند .یعنی همه خوشی ها بالاخره تمام میشن .اما اون چه خوشی هست که مزه اش تا آخر عمر با ما میماند .شادی کمیابترین ماده در عالم ِ .هر کس یواشکی داره غصه میخوره بیایید یکبار برای همیشه تکلیفمون رو با این غم روشن کنیم


دکتر الهی قمشه ای در سخنرانی شون میگفتند :

شادی حقیقی متعلق به آدمیزاد است ، پس مهمترین کار این ِ که از آدمیزاد بودنمون مراقبت کنیم .حقیقت روح ما شادی ِ و خدا را حضرت شادی نامیده اند آنکس که از همه شادتره خداونده ، شادی بی نهایت و مرکز شادی اوست .مردم نمی دانند که نباید برن دنبال شادی ، ما باید وظیفه خودمون را انجام بدیم ، شادی به دنبال آن می آید .اگر به به انسانیت خود وفادار بودید و عمل کردید اولین نتیجه اش شادیست .

، ما باید منبع غصه رو از بین ببریم و گرنه پناه بردن به خوشی های زود گذر چاره نیست و غصه دوباره سراغمون میاد .
برای شاد بودن باید خوب بود .کوچکترین کار بدی ما رو غصه دار میکنه لحظه به لحظه تمام عالم گزارش میدهند داری کار بدی میکنی و فرشته ای خواهد گفت : دست نگه دار .ولی شما خودتان را کور میکنید .دست از دیوان بکش و فرار کن به سوی او .

بیشترین لذتها به کسی میرسه که بیشترین خدمت را میکند اصلاً اغلب فشاهای روحی و نگرانی ها رو نفس ما تولید مکنه این شیطان ِ که شما را میترساند از مشکلات ،بیخودی مشکلات رو در نظر شما بزرگ جلوه میدهد و از یه کاه کوه میسازه. انسان را از فقر میترسونه و به فحشا میکشونه و انسان شروع میکنه به بدی کردن و بعد میبینه که غصه دار شده .

مهمترین بخش دیو ترساندنش است .اما دیو فقط صداست و پوچ ِ مثل اژدهایی که ساحران فرعون درست کرده بودند .
اگر با قوت قلب در برابرش بایستی تبدیل به کرم خاکی میشه .

به شمس تبریزی گفتند اژدهایی اومده و میخواهد همه شهر را بخوره ، شمس رفت بیرون و دید کرم خاکی ِ .
از هیبت شمس آن اژدها کرم خاکی شد .اینها همه رمز ِ .
شرکت سهامی شیطان و همکارانش فقط خدعه و نیرنگ و وعده های پوچ ِ .

خوب بودن با شاد بودن رابطه مستقیم داره ، شادی خوب بودن از همه چی بالاتره حتی از شادی هنرمند بودن و از طرفی هم کسی که غصه داره کار بد میکنه وگرنه کسی که به اون شادی و رضایت و نشاط رسیده باشدمایلی به کار بد نداره .حتی بعضی گفته اند غصه نشانه گناه است ، یعنی یه جایی یه کادی باید انجام میدادی اما انجامش ندادی ، این ِ که غروب که میشه دلت میگیره
اپیکتتوس میگه : اگه غصه دار شدی ببین چه اشتباهی کردی یه جا ؟
غصه در آن دل رود کز هوس او تهی ست
غم همه آ«جا رود کان بت عیار نیست

مشکلات و کمبودها نباید تولید غصه بکنه .مشکلات باعث رشد شما میشه .این بدی ها و هدر دادن نعمتهای خدا و استفاده نادرست از نعمتهای خدا ست که باعث غصه میشه . اگر شما به وظایف انسانیتان عمل میکنید هیچ ترس و نگرانی و غصه ای نداشته باشید چون وسط هیاهوی این عالم برای شما بهشت درست میکنند .
------------------------------------------------------------------------

بچه ها ! یه پیشنهاد .بیایید اسم امسال رو سال شادی بگذارییم منظورم اون شادی آگاه ِ ، نه شادی متزلزلی که تا خبر بدی میارن از بین میره ...شادی که تا عمق وجودت نفوذ میکنه بیایید امسال به هر بهانه ای شاد باشیم .
بیایید همه با هم دلالیلی که میتونیم به خاطرش شاد باشیم رو بنویسیم .قول بهتون میدهم همتون کاغذ کم میارید همینطور دلایلی که باعث غم و اندوه شما شدند رو هم بنویسید بعد میبینید چیزهایی که شما رو غصه دار کردند چقدر کوچیک و بی اهمیت هستند .
بیایید علی رغم همه مشکلات ، سختی ها و کمبودها و ...شاد باشیم .شادی وظیفه ماست
میتونیم تو گروهمون حوادث خوب تولید کنیم ، روی این نفس گدا گشنه مون رو هم کم کنیم که آبرومون رو برده و هر چی میبینه میخواد و ما رو به هزار کار نکردنی وادار میکنه برای رسیدن به خواسته اش .باور کنید کسانی حاضرند همه طلاهاشون رو بدن و ذره ای از شادی شما رو بهشون بدن .بیایید بیشترین نعمت ها رو بخواهیم ، نعمت هایی رو که روح الهی ما میطلبد .
بیایید یه کارخانه تولید شادی راه اندازی کنیم ، هر طور که میتونیم خدا قابلیت این کار رو در همه ما گذاشته
بیایید بهشت خودمون رو درست کنیم منتظر چی هستیم ؟

مرا عهدیست با شادی که شادی آن ِ من باشد
مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد
به خط ّ خویش فرمان به دستم داد آن سلطان
که تا تخت است و تا بخت است او سلطان من باشد
اگر هوشیار اگر مستم نگیرد غیر او دستم
وگر من دست او خستم هم او درمان من باشد
چه زَهره دارد اندیشه که گرد شهر من گردد ؟
که قصد ملک من دارد ؟ چو او خاقان ِ من باشد
نبیند روی من زردی به اقبال لب لعلش
بمیرد پیش من رستم ، چو او دستان من باشد
بدرم زَهره ی زُهره ، خراشم ماه را چهره
برم از آسمان مُهره چو او کیوان من باشد
مولانا
***********
شکار شادی

شادی در این جهان اگر به سراغ کسی آید
معمولاً به تبع چیزهای دیگر ، خود به خود ، بی هیچ طرح و نقشه ای می آید .
اگر بخواهی شادی را شکار کنی همچون غازی از تو میگریزد و تو را به دنبال خود میکشاند .
و هیچگاه بدان نمیرسی .اما اگر به کار دیگری که وظیفه ی توست بپردازی
بسا که شادی خود به سوی تو می شتابد .
شادیی که در خواب هم حتی نمی توان دید

ناتانائیل هوثورن