۱۳۸۷ بهمن ۱۱, جمعه

.

.

.

دلم میخواد گاو باشم . بخوابم روی چمنا . اگه صدای این برنامه احمقانه تلویزیون گذاشت من از گاو بودن خودم لذت ببرم . آره یونجه هارو بجویی پر ِ ویتامین ب ، تازه واسه اعصاب هم خوبه . گاو شدم . گاو مشدی حسن نه ها . یه گاو واسه خودش بدون اسم و صاحب . بعد یه مدت اصلا نمفهمیدم ، آخه دلیلش چیه وقتی زمین خدا هست همشم پر ِ سبزه و علف ، گاوا همشون توی یه تیکه کوچیک لای هم ، چسبیده به هم . له ام کردن از بس تنه زدن . خفه شدم از بوی پهن . ای لعنت بر اون احمقی که الان پشت پنجره دستشو گذاشته روی بوق.

دلم میخواد بز باشم . اخه خیلی خوب بلده از صخره ها بره بالا. اصلا میپره . از اون بزا که همیشه چوپونه میفته دنبالش چون کل گله رو خراب میکنه. آخرشم که چوپونه خسته میشه میره سراغ بقیه گله ، میره سر یه صخره بلند وایمیسه و سرشو میگیره بالا. بعد ِ چند ساعتم از لای صخره ها سر و کله اش پیدا میشه و دوباره میاد توی گله . آخ که اگر من جای اون چوپون بودم همونجا حلالش میکردم .

از مرغ بودن بدم میاد . گاهی هلم دادن که مرغ باش چه اشکالی داره . قد قد کن قد قد کن تخم بذار تخم بذار. به نظرم مرغ خیلی خره . خواستی سرمو ببر اما من قد قد نمیکنم .

اوخ دوباره شقیقه هام تیر کشید... لای لجن ، توی اون کثافت ، آخ سوسکای کوچولو کرمای بیچاره . من فقط میتونم لولیدنتون رو نگاه کنم یعنی این یکی دیگه واقعا کار من نیست . همین الانم که این لجنارو زدم کنار که ببینموتون از بوی سولفید هیدروژن لجنا دارم خفه میشم . ولی باید میدیدمتون . ببخشید بذار لجنارو بذارم سرجاش مزاحمتون نمیشم .

دوستم اس ام اس زده میگه به طرف میگن علی یارت . میگه یار خودتون تیم ما تکمیله .

آخ علی .....
تا سرمو برگردوندم گفتی بنده هیچ کس نباش که خدا تو رو آزاد آفرید .
آخ علی ...........
بیا که تیم من پنچره

2 نظر:

بهار گفت...

خیلی بانمک بود!نبینم پنچری تیمت رو.

Mohammad گفت...

لولیدن ِ بعضی آدم ها رو ار دور دیدن باید تجربه ی جالبی باشه.