۱۳۸۷ بهمن ۳۰, چهارشنبه

رندی ورای هفت خطی


می گه هر کی رو ببینه می تونه بشناسه که چه جور آدمیه.

اما نمی دونه تا حالا آدم ندیده. چیزی که دیدی کپی برداری از الگوها بوده و البته تکراری. اون غیر ِ تکراریه باشیم نه به هوای غیر ِ تکراری بودن و ورای پیش بینی شدن بودن. به حساب ِ تازگی ِ flow ی عشق در هر نفَس. که شمس گفت:

"آن که می گوید من مرد را اول ِ نظر که ببینم بشناسم،
در غلط ِ *عظیم* است، او و جنس ِ او.

آنچه یافته اند، و بر آن اعتماد کرده اند، و بدان شادند، و مست اند، آن نظر، آتشیست.

اندرون تر می باید رفتن و از آن در گذشتن، که آن هواست.
"

... محمد



Excerpt: Some claim they read mind. This is imaginary. Be away from this mental disease.


4 نظر:

مهزاد گفت...

این قضیه شاید یه کم بیمارگونه باشه. مثلا من خودم یه مدلش رو دارم اینکه وقتی یه دیتا اولیه دارم بعد شروع میکنم اون چیز رو میسازم توی ذهنم بهش شاخ و برگ میدم البته وقتی میخوام چیزی بسازم یه آزمایش جدید یه طرح جدید ،خیلی عالیه میشه خلاقیت محض ولی درمورد چیزهایی که آدم خودش نمیسازه چیزهایی که وجود دارن میشه بیمار گونه . حالا من چیکار دارم میکنم برای کمک به خودم ، به جای اینکه بهش بگم خفه شو بشین سرجات دست اون بعد رو میگیرم ورش میدارم میبرمش صاف همونجای واقعی، میگم خب حالا حرفاتو میشنوم . میذارم خوب سر و صداشو بکنه خودشو بکوبه به درو دیوار . بعد که دید چیزی که ازش غول ساخته بوده یه نقطه کوچولو بیشتر نبوده میاد بغل خودم میگه اگه توی ساختن اون طرحه که میگفتی کمک خواستی میتونی روی خلاقیت من حساب کنی . حالا بد هم نیست اگه کسی خیال کنه میتونه دیگرون رو بشناسه میتونه دلش خوش باشه ولی میتونه یه کم با این حسش ور بره بهتر ازش استفاده کنه .

پرنيان گفت...

چقدر خوبِ تكراري نبودن ، به حساب ِ تازگي ِ جريان ِ عشق در هر نفس

ميگن آدمها را ميشود شناخت از كتابهايي كه ميخوانند و موسيقي و دوستان و ... اما به نظرم روح آدمها و حقيقت وجود هر انسان رو كمتر كسي ميتونه بشناسه شايد در لحظات خيلي خاص و يا سخت و حياتي رفتارهاو احساساتي از ماسر بزنه كه براي خودمون هم تازگي داشته باشه ولي من به يه چيز اعتقاد راسخ دارم اون هم اين ِ كه ابزار حقيقي ِ شناخت آدمها روانشناسي نيست ، بلكه دل ِ آدمهاست .
دل ِ كه تبرئه ميكنه دل ِ كه به دنبال ِ عيب ِ ديگري نميگرده ، دل ِ كه ميخواد دل ِ ديگري رو بخونه و از احوال ِ واقعي آدمها مطلع بشه ،‌دل ِ كه اصل ِ اصل ِ وجود ِ آدمها رو ميشناسه

Hadi گفت...

البته خب به نظر من نميشه وجود استعداد ذهن خواني و تله پاتي رو نفي كرد،‌ انسانهايي وجود دارند كه اين قابليت رو دارند. اين قابليت تو وجود همه ماها وجود داره ولي خب كم و زياد داره و ميشه تقويتش هم كرد مثل قدرت بازوهاي دست كه ميشه با تمرين افزايش داد.
ولي اين كه بگيم كه افرادي كه قابليتهاي اينچنيني دارند مثلا خداشناس ترند يا علم تر و آگاه تر، جوابم اينه كه نه لزوماً.
تجربه شخصي من اين رو ميگه كه آدم هاي كار درست آدمهاي فوق العاده متواضعي هستند كه هميشه نگاهشون، رفتارشون و كلامشون انرژي بخش و شاد بخش هست و عليرغم اينكه قابليتها و استعدادهاي فوق العاده اي رو در خودشون دارند هرگز از اون جهت برتري جويي و فخر فروشي به ديگران استفاده نميكنند.‌

مراد گفت...

"..اون غیر ِ تکراریه باشیم نه به هوای غیر ِ تکراری بودن و ورای پیش بینی شدن بودن. به حساب ِ تازگی ِ flow ی عشق در هر نفَس.."

محمد خیلی این قسمتو دوست دارم