میگم خوب این خودش میشه یه داستان جدید، لوبیا سحر آمیزی که رفت توی دیگ لوبیا پلو ، حالا قراره این لوبیا چه داستان جادوییی راه بندازه!؟
Excerpt: I've cried enough,what you'll see on my face again, I am mysteriously standing on the good side of my soul....
2 نظر:
هیچی ! لوبیای سحرآمیز بخارپز فقط به درد ِ جادوی سیری می خوره و بس !
حالا من یه داستان ِ دیگه تو جونم ریشه دوونده ، داستان ِ فرشته ای که میاد رو زمین و با یکی روبرو می شه و تو همون اولین سلام دلش می شکنه از از هرچی زمین و زمینیه ...
و در نهایت دلمان لوبیااپولو خواست ...
لوبیایی که باهاش لوبیاپلو درست می کنن میشه آدم، لوبیا نمی مونه. این آدم می تونه به عددها فکر کنه، لوبیا نمی تونه.
ارسال یک نظر