۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

بهار



سلام شفا ،
با همه تلاشم برای چند کلمه نوشتن از جنس ِ آرزو و نیایش در این واپسین لحظه های سالی که پشت ِ سر گذاشتیم جز شعری که عجیب به دلم نشست برنیامد گفتن ...
بیایید همه برای پیش رفتن ِ دنیا به سمت ِ خوبی دست به دعا شیم ،
غربت و حرمت ِ خاصی داره نیایش گاه ِ نو شدن ِ سال ،
برای " شفا " ی همه ی اونهایی که چشم به نورهای جاری از میانه ی دستان ِ رو به آسمان ِ ما دوخته اند ...

زندگی با همه وسعت خویش

محمل ساکت غم خوردن نیست،

حاصلش تن به قضا دادن نیست
اضطراب و هوس و دیدن و نادیدن نیست،

زندگی کوشش و راهی شدن است
زندگی جوشش و جاری شدن است،

از تماشگر آغاز حیات
تا به آنجا که خدا می داند....



1 نظر:

محمد گفت...

واقعا دست مریزاد امیر جان. زنده باشی و نوروز مبارک.