۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

خریدی بالاتر از خرید!


بیست تومن گذاشتم توی جیبم. همسر جان هم همینطور. ۲۰ دقیقه وقت داشتیم خرید کنیم یه هدیه برای هم. قبل از افطار رفتیم فروشگاه. از جلوی آسانسور ساعت ها تنظیم شدند. حالا ۱، ۲، ۳ : حرکت!

به ازای هر ۱ دقیقه تاخیر یه تومن جریمه
اگه چیزی نخری دو برابر یعنی چهل تومن جریمه باید بدی
اگه چیزی که می خری بیش از بیست تومن باشه به ازای هر ۱ تومن بالای قرار، باید ۱ تومن جریمه بدی
و چند تا قانون دیگه...

بعد از بیست دقیقه بدو بدو توی فروشگاه ها بالاخره برگشتیم سر قرار! من با ۳ دقیقه تاخیر ، همسر جان با ۶ دقیقه. البته هر دو سرخ شده بودیم از هیجان!

بالاخره بعد از افطار بسته ها باز شدند.
هر دو هدیه خیلی قشنگ بودن. بیست دقیقه هم خاطره خریدیم!.

کلی چیز زیبا توی فروشگاه ها دیدیم که قبلا نمی دیدیم! البته بگذریم از اون خانوم ِ فروشنده ی مهربان که من با این همه عجله ام رو میدید و باز داشت از اینکه چقدر قیمت ِ این چیزی که خریدم خوبه حرف میزد. می خواستم برم هوا مثل ِ شاتل از استرس چون ۱ دقیقه بیشتر نداشتم و تا محل ِ قرار ۴ دقیقه راه بود، اما اون فس فس کنان داشت عینکش رو پاک می کرد!

مولوی:
عقل بفروش، و جمله حیرت بخر
که تو را سود، زین خرید، آید به دست


... محمد


Excerpt:Memory shopping!! no no don't get it wrong! I did not buy a digital memory, in fact I purchased a mental memory in 20 minute in a shopping mall. Here is the story: I and my beloved decided to buy a gift for each other in 20 minutes withing the limited budget of 20 dollars. It was wonderfully fun! All excuses were fined, so we got our gifts in 20 minutes.


1 نظر:

Mehdi گفت...

!Truly amazing
!Thank you so much Mohammad