تا آن هنگام که ستارگان می درخشند
جای نومیدی نیست
تا آن هنگام که شبها بر برگها شبنم می نشانند
و آفتاب چهره ی صبح را زرین میکند
جای نومیدی نیست ،
هر چند که سیل اشک بر گونه ها روان شود .
وقتی تو آه میکشی بادها آه میکشند
و زمستان غصه های خود را چون برف
بر گور برگهای پاییزی فرو می بارد ،
اما زمین بار دیگر زنده میشود
و سرنوشت تو از کائنات جدا نیست
پس همچنان در سیر و سفر باش
و اگر چندان شاد و سرخوش نیستی
نومید و دلشکسته نیز مباش...
امیلی برونته
۱۳۹۰ آذر ۵, شنبه
جای نومیدی نیست
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
2 نظر:
انتخاب خردمندانه ای بود. ممنون پرنیان ِ خوب ِ همه ی ما!
و اگر چندان شاد و سرخوش نیستی
نومید و دلشکسته نیز مباش.lمرسی
ارسال یک نظر