۱۳۹۳ شهریور ۲۰, پنجشنبه

کاری نکردی که بکار آيد



زاهدی مهمان پادشاهی شد،
چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بيش از آن خواند که عادت او, تا گمان صلاحيت در حق او زياد کنند.

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کاين ره که تو می روی به ترکستان است

چون به خانه خويش آمد سفره خواست تا طعامی بخورد.
پسری صاحب فراست داشت گفت: ای پدر در مجلس سلطان طعام نخوردی؟
گفت: در نظر ايشان چيزی نخوردم که بکار آيد.
پسر گفت: نماز را هم قضا کن و دوباره بخوان که چيزی نکردی که بکار آيد ...

سعدی


Excerpt: ...

این مطلب را share کنید.